موسسه آموزش عالی قشم
فصلنامه جغرافیا (برنامه ریزی منطقه ای)
2228-6462
2783-2112
6
25
2017
02
19
رتبهبندی جاذبههای اکوتوریسمی شهرستان جاسک با استفاده از روش تصمیمگیری چند معیاره (MCDM)
7
16
FA
مهدی
باقری
استادیار گروه مدیریت اجرایی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد بندرعباس
mbagheri.sub@gmail.com
ماریا
محمدی زاده
دانشیار گروه مدیریت محیط زیست، دانشگاه آزاد اسلامی واحد بندرعباس
مناطق خور خلاصی، جگین و کوئیک در شهرستان جاسک استان هرمزگان دارای قابلیتهای فراوان برای توسعه اکوتوریسم میباشند. در مطالعه حاضر با همکاری 8 نفر از متخصصان، از میان 19 معیار پیشنهادی، معیارهای منابع آب، پوشش گیاهی، فاصله از سکونتگاههای انسانی، آثار تاریخی فرهنگی، ارزش حفاظتی گونههای گیاهی و جانوری، نواحی زادآوری حیات وحش و امکانات زیر بنایی، به منظور توسعه اکوتوریسم غربال و انتخاب شدند. رتبهبندی مناطق جهت توسعه اکوتوریسم با استفاده از مدل TOPSIS انجام شد. بر اساس نتایج به دست آمده از این مدل، منطقه خورخلاصی، منطقه کوئیک و منطقه جگین به ترتیب اولویتهای اول، دوم و سوم جهت توسعه اکوتوریسم در شهرستان جاسک رتبهبندی شدند.
رتبه بندی,اکوتوریسم,شهرستان جاسک,روش تصمیم گیری چند معیاره
http://www.jgeoqeshm.ir/article_44944.html
http://www.jgeoqeshm.ir/article_44944_655f157df5cb57ca7a87afbe178904e2.pdf
موسسه آموزش عالی قشم
فصلنامه جغرافیا (برنامه ریزی منطقه ای)
2228-6462
2783-2112
6
25
2017
02
19
نقش مدیریت یکپارچه مناطق ساحلی (ICZM) در ارتقای امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران
17
32
FA
هاشم
منفرد
دانشجوی دکتری جغرافیای سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد گرمسار
monfared.hashem@gmail.com
حیدر
لطفی
استادیار جغرافیای سیاسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد گرمسار،
heidare.lotfi@gmail.com
فرامرز
نصری
استادیار مدیریت راهبردی، دانشگاه علوم دریایی امام خمینی (ره)، نوشهر
بازرگان
امیری
دانشجوی دکتری جغرافیای سیاسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد گرمسار
سواحل در گذر تاریخ، بطور قطع جذابترین سکونتگاهها برای انسان بوده است. به گونهای که بیش از پنجاه درصد جمعیت جهان در حاشیه 60 کیلومتری از دریا زندگی میکنند. رشد جمعیت جهان و تمرکز آن در مناطق ساحلی، افزایش میزان آلودگی، تخریب محیط زیست، تضاد و برخورد میان منافع کاربران، و بهره برداری بی رویه از منابع طبیعی در مناطق ساحلی پنج عامل انسانی را تشکیل میدهند که لزوم تغییر نگرش به سواحل و مشکلات آن را در سطح جهانی بوجود آوردهاند. نیازهای اجتماعی در بهره برداری از نواحی ساحلی و منابع آن غالباً از ظرفیت اکولوژیک این نواحی برای پاسخگویی همزمان به همه این نیازها بیشتر است. از این رو برای جلوگیری از تخریب فزاینده سواحل و منابع ذیقیمت آن و صیانت از این منابع برای استفاده نسلهای آینده لازم است یک مدیریت یکپارچه موزون و هماهنگ در مناطق ساحلی اعمال گردد. ساماندهی سواحل و ایجاد مدیریت یکپارچه در مناطق ساحلی اکنون تبدیل به یک ضرورت جهانی شده است. جمهوری اسلامی ایران به واسطه مجاورت با خلیج فارس، تنگه هرمز، دریای عمان و دریای خزر از موقعیت دریایی ویژهای در منطقه و جهان برخوردار است. نیاز شدید کشورهای آسیای مرکزی به سواحل جنوبی ایران جهت ارتباط با آبهای آزاد جهان از یک سو و توسعه نیافتگی نسبی مناطق ساحلی از سوی دیگر لزوم توجه ویژه به این مناطق را میطلبد. در این پژوهش پس از بررسی نقش مدیریت یکپارچه مناطق ساحلی (ICZM) در توسعه این مناطق، به بررسی تأثیر توسعه مناطق ساحلی بر ارتقای قدرت دریایی و به تبع آن ارتقای امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران میپردازیم.
مدیریت یکپارچه مناطق ساحلی,ICZM,سواحل,امنیت ملی,قدرت دریایی
http://www.jgeoqeshm.ir/article_44949.html
http://www.jgeoqeshm.ir/article_44949_f256cb590bc9ebfcb0737c40630e3635.pdf
موسسه آموزش عالی قشم
فصلنامه جغرافیا (برنامه ریزی منطقه ای)
2228-6462
2783-2112
6
25
2017
02
19
مقایسه تطبیقی کیفیت زندگی شهری بر اساس شاخصهای زیست محیطی (مطالعه موردی: بافت قدیم و بافت جدید شهرسمنان)
33
48
FA
زینب
کرکه آبادی
عضو هیئت علمی و استادیار گروه جغرافیا و برنامه ریزی شهری، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد سمنان.
z.karkehabadi@yahoo.com
رشد شهری و افزایش جمعیت شهرنشین در قرن بیستم تأثیر بسزایی در کیفیت زندگی شهری داشته است و رضایت فرد از زندگی را تحت تأثیر خود قرار داده است. علاوه بر این کیفیت زندگی شهری، حوزههای اقتصادی و اجتماعی و زیست محیطی را نیز مد نظر قرار میدهد. در این راستا هدف اصلی این تحقیق بررسی وضعیت کیفیت زندگی بر اساس شاخصهای زیست محیطی از نظر ساکنان بافت قدیم و جدید شهر سمنان است که در قالب تکمیل پرسشنامه میدانی انجام گرفت. اطلاعات استخراج شده از پرسشنامه با استفاده از نرم افزار SPSS و روشهای آماری همچون روش آزمون T تک نمونهای و رگرسیون سلسله مراتبی چندگانه و همچنین همبستگی اسپیرمن تحلیل شده و پایایی آن توسط آلفای کرونباخ سنجیده شده است. بر این اساس نتایج حاصل از تحقیق نشان داده است که در شهر سمنان، به ترتیب شاخصهای کیفیت محیطی و کیفیت واحد مسکونی در سطح مطلوب، شاخص هویت و روابط اجتماعی در سطح متوسط کیفیت و به ترتیب شاخصهای کیفیت فضاهای عمومی، دسترسی به خدمات، حمل و نقل عمومی و نشاط در فضاهای محلی، پایینتر از سطح متوسط کیفیت قرار گرفتهاند. همچنین نتایج تحقیق نشان داده است که به ترتیب شاخص نشاط در فضاهای محلی، هویت و روابط اجتماعی، کیفیت واحد مسکونی، حمل و نقل عمومی، کیفیت فضاهای عمومی در محله، کیفیت محیطی و دسترسی به خدمات از نظر شهروندان شهر سمنان از اهمیت برخوردارند. همچنین با توجه به نتایج مشخص شد که بین میزان تحصیلات و رضایتمندی از کیفیت زندگی و بین میزان درآمد و رضایتمندی از کیفیت زندگی در بافت قدیم شهر سمنان رابطهای مثبت با شدت نسبتأ ضعیف وجود دارد اما در بافت جدید شهر سمنان هیچ رابطهای بین تحصیلات و رضایتمندی از کیفیت زندگی و نیز درآمد و رضایتمندی از کیفیت زندگی وجود ندارد.
کیفیت زندگی,شاخص های زیست محیطی,رضایتمندی,سمنان
http://www.jgeoqeshm.ir/article_44947.html
http://www.jgeoqeshm.ir/article_44947_1ed535b0a1b17784efd86441dd4fb7d9.pdf
موسسه آموزش عالی قشم
فصلنامه جغرافیا (برنامه ریزی منطقه ای)
2228-6462
2783-2112
6
25
2017
02
19
تحلیل ارزش ویژه برند گردشگری شهری (مورد مطالعه شهر مرزی بانه)
49
69
FA
مهناز
پروازی
گروه جغرافیا،دانشگاه آزاد اسلامی واحد یادگار امام خمینی(ره) ،شهرری.
mahnazparvaz@gmail.com
در چشم انداز صنعت گردشگری معاصر، به دلیل رقابت روز افزون مقاصد گردشگری، توسعه برند مقصد به ابزاری استراتژیک در سراسر جهان تبدیل شده است. داشتن برند موفق گردشگری می تواند در افزایش مزیت رقابتی مقصد، جذب گردشگر و در نتیجه افزایش درآمدهای ناشی از صنعت گردشگری و رونق اقتصاد ملی بسیار تاثیرگذار باشد. با این وجود مطالعه در زمینه برند و ارش ویزه برند مقصد در ابتدای مسیر خود است. در این راستا، پژوهش حاضر بر اساس ارزیابی گردشگران داخلی از ارزش ویزه برند مقصد گردشگری شهر مرزی بانه تدوین شده است. جامعه آماری گردشگران تابستان 1395 شهر بانه می باشد، و برای تحلیل داده های پرسشنامه از آزمون تی تک دامنه و آزمون فریدمن استفاده شده است. نتایج نشان داد چهار بعد وفاداری، آگاهی، تصویر و کیفیت ادارک شده بر ارزش ویژه برند گردشگری شهر بانه تاثیرگذار می باشند و با توجه به آزمون فریدمن در جهت رتبه بندی ابعاد ارزش ویژه برند گردشگری شهر مرزی بانه، وفاداری گردشگران رتبه یک، آگاهی گردشگران رتبه دوم، کیفیت ادراک شده گردشگران رتبه سوم و در نهایت تصویر گردشگران داری رتبه چهارم می باشد.
شهرهای مرزی,گردشگری شهری,برند,ارزش ویزه برند,بانه
http://www.jgeoqeshm.ir/article_44950.html
http://www.jgeoqeshm.ir/article_44950_5481e7a27f356fc163aa2feb5931a4ce.pdf
موسسه آموزش عالی قشم
فصلنامه جغرافیا (برنامه ریزی منطقه ای)
2228-6462
2783-2112
6
25
2017
02
19
بررسی موانع و مشکلات توسعه گردشگری مطالعه موردی: شهرستان قائمشهر
71
83
FA
مهدی
سندگل
گروه جغرافیا و برنامهریزی توریسم، واحد زاهدان، دانشگاه آزاد اسلامی
زهرا
شریفی نیا
گروه جغرافیا و برنامه ریزی گردشگری، واحد ساری، دانشگاه آزاد اسلامی، ساری
sharifinia63@yahoo.com
امروزه توسعه گردشگری در بسیاری از کشورهای در حال توسعه به عنوان یک کاتالیزور مؤثر برای توسعه اقتصادی و اجتماعی محسوب میشود، اما با توجه به نقش مهم این صنعت در توسعه مناطق شهری و روستایی همواره موانعی وجود دارد که مانع از توسعه این صنعت میشود. لذا هدف پژوهش حاضر بررسی موانع توسعه گردشگری و ارائه راهکارهای مناسب جهت بهبود شرایط فعلی گردشگری شهرستان قائمشهر میباشد. روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی و روش گردآوری دادهها کتابخانهای و میدانی است. جمعیت آماری تحقیق را جمعیت شهرستان قائمشهر در سال 1390 بوده است که از 383 نمونه پرسشگری گردید. یافتههای توصیفی تحقیق نشان داد که حدود 69 درصد پاسخگویان وضعیت امکانات زیربنایی، خدماتی، سازمانی و تبلیغاتی گردشگری را در شهرستان قائمشهر در حد خیلی کم بر آورد کردهاند. همچنین یافتههای تحلیلی تحقیق با استفاده از آزمون Binomial test نیز نشان داد که با توجه به سطح معناداری کوچکتر از 05/0، شهرستان قائمشهر با کمبود امکانات زیربنایی، خدماتی، سازمانی و تبلیغاتی گردشگری جهت جذب گردشگر مواجه است.
گردشگری,توسعه گردشگری,موانع,شهرستان قائمشهر
http://www.jgeoqeshm.ir/article_44951.html
http://www.jgeoqeshm.ir/article_44951_112210eb961405ae83bd865c707e675d.pdf
موسسه آموزش عالی قشم
فصلنامه جغرافیا (برنامه ریزی منطقه ای)
2228-6462
2783-2112
6
25
2017
02
19
راهبردهای مدیریت بحران در سکونتگاه های غیر رسمی اسلامشهر با تاکید بر توانمند سازی
85
101
FA
علیرضا
استعلاجی
ااستاد گروه جغرافیای انسانی؛ دانشگاه آزاد اسلامی واحد یادگار امام خمینی(ره) شهرری
al_estelaji2@yahoo.com
نعمت
حسین زاده
کارشناس ارشد جغرافیا و برنامه ریزی شهری، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران(اردبیل)، تهران، ایران
nemat.1986@yahoo.com
حاشیه نشینی و یا به تعبیر امروزی اسکان غیررسمی، پیامد شهرنشینی سریع و انتقال به پارادایم اقتصادی اجتماعی صنعتی شدن است که شهرنشینی، شکل فضایی غالب و موازی انتقال اجتماعی اقتصادی این پارادایم است. این پدیده در دهههای اخیر با پیدایش جامعه اطلاعاتی همچنان گسترش یافته و گویی تعهدی برای بقا و باز تولید آن وجود دارد. از دهه 1980 راهبردهای توانمندسازی و بهسازی با ابتکار عمل بانک جهانی به منظور ساماندهی سکونتگاههای غیررسمی، افراد ساکن در این نوع سکونتگاهها را به عنوان معضل، بلکه به عنوان دارایی مینگرد و ارتقای وضعیت اجتماعی- اقتصادی آنها را با نقش تسهیل گر دولت بر عهده خود آنان میگذارد تا تعهد و توانمندسازی را جایگزین فرهنگ استحقاق و فرهنگ فقر نماید. روش تحقیق در این پژوهش، «توصیفی- تحلیلی» میباشد که دادههای آن بر اساس مطالعات میدانی گردآوری شده است؛ لذا با به کار بستن تحلیل استراتژیک SWOT، برترین استراتژیهای توانمند سازی و مدیریت بحران در محلات اسکان غیررسمی در شهر اسلامشهر ارائه شده و همچنین میتوان گفت با مدیریتی یک پارچه و کارآمد همراه با برنامهریزی دقیق در این محلات از آن جلوگیری و از پیامدهای مخرب آن تا حدودی کاست. در انتهای پژوهش اولویت اجرائی راهکارهای پیشنهادی از جانب مدیریت شهری و چگونگی بهرهگیری از گروههای مردمی و سازمانهای غیردولتی در راستای ساماندهی و توانمند سازی محلات اسکان غیررسمی ارائه شده است نتایج پژوهش نشان میدهد به منظور بهبود وضعیت موجود کاربریهای مسکونی محلات اسکان غیررسمی در شهر اسلامشهر در ارتباط با کاهش آسیبهای ناشی از زلزله و دیگر بحرانها و عوامل طبیعی، اجرای طرحهای نوسازی، بهسازی و توانمندسازی در بافتهای فرسوده، نظارت ارگانهای فعال در امر ساخت و سازهای شهری و ارتقاء آگاهی ساکنین در به کارگیری مصالح بادوام، مهمترین راهکارها بوده، که از اولویتهای اجرایی برتر میباشند.
مدیریت بحران,توانمند سازی,سکونتگاههای غیر رسمی,تکنیک تحلیلی SWOT,کاربریهای مسکونی,شهر اسلامشهر
http://www.jgeoqeshm.ir/article_44953.html
http://www.jgeoqeshm.ir/article_44953_fda7aa927b929703feb193bd74f9b38f.pdf
موسسه آموزش عالی قشم
فصلنامه جغرافیا (برنامه ریزی منطقه ای)
2228-6462
2783-2112
6
25
2017
02
19
رابطه خشکسالی با کیفیت آبهای زیرزمینی دشت ابهر با استفاده از SPI و نمودارهای شولر، پایپر و ویلکوکس
103
116
FA
شوکت
مقیمی
استادیار گروه جغرافیا، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی.
ام السلمه
بابایی فینی
دانشیار دانشگاه پیام نور
f_babaee@pnu.ac.ir
دسترسی به منابع آب از دیدگاه کمی و کیفی لازمه حیات انسان و فعالیتهای بشری است. لذا حفاظت از این منابع بخصوص آبهای شیرین به عنوان یکی از مهمترین عوامل حفظ سلامت و توسعه همه جانبه جوامع مطرح میباشد. پرواضح است که در اولین قدم برای حفاظت و بهره برداری بهینه از این منابع باید آگاهی و شناخت دقیقی از پتانسیل این منابع داشته باشیم و با انجام پایش های مستمر آگاهی همه جانبه ای را به خصوص از تغییرات کیفی آنها بدست آورده و زمینههای ایجاد توسعه پایدار را فراهم نمائیم. نتایج این بررسی نشان میدهد که خشکسالی های متناوب و مستمر در سالهای اخیر افت سطح آب زیرزمینی این دشت را شدیدتر نموده و با وجود استقرار صنایع مختلف با آلودگیهای تبعی خود و ازدیاد مصرف کودهای شیمیایی در تمامی دشت، تغییر چندانی در کاهش کیفیت شیمیایی منابع آب زیرزمینی بوجود نیامده است. نتایج بدست آمده از تفسیر دیاگرامها و نمودارها نمایانگر آن هستند از نظر کشاورزی حدود 63 درصد از منابع انتخابی در رده C2S1 و 37 درصد مابقی در رده C3S1 قرار میگیرند. از نظرمصارف صنعتی حدود 82 درصد از نمونهها از نوع خورنده میباشند و 16 درصد نمونهها از نوع رسوبگذار محسوب میگردند، تنها 2 درصد مابقی نمونهها از نوع متعادل میباشند. حدود 55 درصد از نمونه آبها در رده آبهای سخت و 23 درصد در رده کاملاً سخت و مابقی (22 درصد) بعنوان آبهای نسبتاً سخت معرفی میشوند. بیش از 70 تا 80 درصد نمونهها از نظر شرب در رده خوب و مابقی در رده قابل قبول و تنها حدود 3 درصد در رده متوسط قرار میگیرند.
شاخصهای کیفیت,SPI,نمودار شولر,پایرو,ویروکات,دشت ابهر
http://www.jgeoqeshm.ir/article_44954.html
http://www.jgeoqeshm.ir/article_44954_637624f68caf4a973cfc630d8bcbc9dc.pdf
موسسه آموزش عالی قشم
فصلنامه جغرافیا (برنامه ریزی منطقه ای)
2228-6462
2783-2112
6
25
2017
02
19
تحلیل جنسیتی عوامل مؤثر بر کارکرد اقتصادی زنان در فضاهای روستایی (مطالعه موردی: دهستان بناب، شهرستان زنجان)
117
127
FA
منیژه
احمدی
استادیار گروه جغرافیا، دانشگاه زنجان.
ahmadi.manijeh@znu.ac.ir
میثمه
سپهرآذر
کارشناسی ارشد جغرافیا و برنامهریزی روستایی، دانشگاه زنجان.
فعالیتهای اقتصادی زنان روستایی در عرصههای گوناگون و شناسایی عوامل مؤثر بر کارکرد اقتصادی آنها در فرایند توسعه به عنوان یکی از دغدغههای اساسی بایستی مورد توجه سیاست گذاران، برنامهریزان و کارشناسان قرار گیرد. در همین راستا تحقیق حاضر به شناخت عوامل مؤثر بر کارکرد اقتصادی زنان روستایی پرداخته است. نوع پژوهش کاربردی و روش تحقیق به صورت توصیفی- تحلیلی مبتنی بر مشاهده، مصاحبه و پرسشنامه میباشد. جامعه آماری تحقیق زنان روستایی دهستان بناب واقع در بخش مرکزی، شهرستان زنجان میباشد. با توجه به گستردگی منطقه مورد مطالعه و به منظور مطالعه دقیق، 9 روستا با استفاده از روش تصادفی ساده به عنوان روستاهای مورد مطالعه انتخاب شدند که در مجموع دارای 1403 خانوار میباشند. با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه به منظور پاسخ دهی به پرسشنامه 300 نفر به دست آمد. روش جمعآوری اطلاعات کتابخانهای و میدانی و ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه و پرسش نامه میباشد، پرسشنامه اساساً از سؤالات بسته و با پاسخهایی در طیف لیکرت پنج مقیاس تشکیل شده است. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از دو روش آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و استنباطی استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد، کارکرد اقتصادی زنان در محدوده مطالعه در وضعیت مطلوبی قرار ندارد و عوامل سن، مالکیت اراضی، تحصیلات و تعداد فرزندان با کارکرد اقتصادی زنان دارای رابطه معناداری میباشند.
کارکرد اقتصادی,زنان روستایی,دهستان بناب,شهرستان زنجان
http://www.jgeoqeshm.ir/article_44955.html
http://www.jgeoqeshm.ir/article_44955_dccb1122fe42e2c20a2597f5d0572b6e.pdf
موسسه آموزش عالی قشم
فصلنامه جغرافیا (برنامه ریزی منطقه ای)
2228-6462
2783-2112
6
25
2017
02
19
مدیریت سرزمین و تحلیل شبکه شهری استان همدان (1355-1390)
129
148
FA
ابوالفضل
قنبری
دانشیار جغرافیا، دانشگاه تبریز.
a_ghanbari@tabrizu.ac.ir
سیداحمد
حیدری نیا
کارشناسی ارشد جغرافیا و برنامهریزی آمایش سرزمین، دانشگاه تبریز.
کشور ایران نظیر بسیاری از کشورهای در حال توسعه با مشکل تمرکز جمعیت و فعالیت در چند نقطه رو برو است. روند رو به رشد شهرنشینی در دهههای اخیر، همگام با مهاجرتهای شدید روستا- شهری و همزمان با سیر تحولات اقتصادی - اجتماعی و سیاسی از مهمترین عوامل ایجاد الگوی نظام نامتوازن شهری در ایران بوده که میتوان ریشه آن را در نحوه توزیع منابع در سطح این مناطق جستجو کرد. مقاله حاضر، با هدف بررسی سلسله مراتب شهری و تحولات مربوط به آن در شهرهای استان همدان طی 35 سال گذشته صورت گرفته است. روش تحقیق به صورت کمی- تحلیلی و با بهرهگیری از دادههای پنج دوره سرشماری (1355- 1390) بوده است. نتایج حاصل از مطالعه بیانگر این مطالب است که سلسله مراتب شهری در استان همدان بر اساس فرمولهای کمی نخست شهری دارای ساختاری کاملاً نامتعادل است و شهر همدان به عنوان نخستین شهر در شبکه شهری استان خودنمایی میکند. فاصله میان شهر همدان با شهرهای پایین دست آن یعنی ملایر، نهاوند، اسدآباد، تویسرکان و دیگر شهرهای استان زیاد بوده و شهرهای کوچکتر و کم جمعیتتر از همدان نتوانستهاند جمعیت مطلوب خود را کسب کنند. شهر همدان در هر پنج دوره آماری جایگاه خود را به عنوان شهر برتر در شبکه شهری استان حفظ کرده است. شهر ملایر با فاصله زیاد نسبت به همدان در هر پنج دوره آماری جایگاه دوم را به خود اختصاص داده است. همچنین، بررسیها نشان میدهد که تعدیل قطب گرایی در توسعه شهری و تمرکززدایی از شهر مسلط از طریق راهکار تقویت شهرهای متوسط (ملایر، نهاوند، اسدآباد و...)، در این استان اقدامی منطقی در جهت متعادل سازی توزیع فضایی جمعیت در کانونهای شهری میباشد.
نظام شبکه شهری,توزیع فضایی,تمرکزگرایی,نخست شهری,استان همدان
http://www.jgeoqeshm.ir/article_44956.html
http://www.jgeoqeshm.ir/article_44956_efd5ef2420e1e2c5f9aa1e0162e61dd5.pdf
موسسه آموزش عالی قشم
فصلنامه جغرافیا (برنامه ریزی منطقه ای)
2228-6462
2783-2112
6
25
2017
02
19
شناسایی ظرفیتها و تهدیدهای محیطی تالابهای شهرستان میناب به منظور مدیریت و توسعه اکوتوریسم با استفاده از مدلهای EP و SWOT
149
160
FA
رسول
مهدوی
استادیار گروه مهندسی منابع طبیعی، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه هرمزگان.
rafgfgahdavi2@yahoo.com
علی
ذاکری گورزانگی
دانش آموخته کارشناسی ارشد اکوتوریسم، پردیس دانشگاهی قشم، دانشگاه هرمزگان.
محمدرضا
رضایی
استادیار گروه جغرافیا، دانشگاه یزد.
در این تحقیق با استفاده از مدل EP ده تالاب از مهمترین مناطق اکوتوریسمی شهرستان میناب مورد ارزیابی قرار گرفت. با توجه به نتایج به ترتیب خور تیاب با امتیاز (5) EP، خور چاخا با امتیاز (71/0) EP، خور کرگان و کلاهی با امتیاز (5/0) EP، خور جومحله با امتیاز (2/0) EP، خورهای پرآهو، مژدر و نمکی با امتیاز (09/0) EP و حسنلنگی و دارسرخ با امتیاز (0) EP به عنوان بیشترین تا کمترین پتانسیل اکوتوریسمی انتخاب شدند. سپس تالاب تیاب به دلیل کسب بیشترین امتیاز (5) EP با استفاده از مدل SWOT جهت شناسایی و تحلیل قوتها، ضعفها، فرصتها و تهدیدها مورد بررسی قرار گرفت. با جمعبندی امتیازهای مدل SWOT، نامناسب بودن تسهیلات اقامتی با امتیاز وزنی 487/0، مهمترین ضعف و عوامل تخریب منابع محیطی با امتیاز وزنی 860/0، مهمترین تهدید وزندهی شد. نتایج مدل EP حاکی از آن است که برای ایجاد صنعت اکوتوریسم در منطقه، تالاب تیاب میتواند به عنوان بهترین گزینه در بین تالابها انتخاب شود و با در نظر گرفتن پارامترهای مدل SWOT میتوان بهترین راهبردهای توسعه اکوتوریستمی را از این منطقه آغاز و تدوین نمود.
ظرفیت ها و تهدیدهای محیطی,تالاب های شهرستان میناب,اکوتوریسم,مدلهای EP و SWOT
http://www.jgeoqeshm.ir/article_44957.html
http://www.jgeoqeshm.ir/article_44957_454e27cda0073fbccff1ec71f085a8b5.pdf
موسسه آموزش عالی قشم
فصلنامه جغرافیا (برنامه ریزی منطقه ای)
2228-6462
2783-2112
6
25
2017
02
19
بررسی نقش نشاط اجتماعی بر میزان مشارکت روستائیان در طرحهای توسعه روستایی (مطالعه موردی: دهستان بناجوی شرقی شهرستان بناب)
161
175
FA
احمد
آفتاب
0000-0001-7451-7473
دانشجوی دکتری جغرافیا و برنامهریزی شهری، دانشگاه محقق اردبیلی.
ahmadaftab20@gmail.com
مجتبی
مفرح
عضو هیئتعلمی گروه مهندسی معماری دانشگاه بناب.
m.mofareh@bonabu.ac.ir
علی
مجنونی
0000-0001-7957-1698
مدرس گروه هنر و معماری دانشگاه بناب.
a.majnoony@gmail.com
از آنجایی که نیروی انسانی به عنوان مهمترین رکن توسعه محسوب میشود بنابراین میزان نشاط اجتماعی گذشته از تأثیرات جسمانی که بر وی دارد. موجب افزایش بازدهی نیروی کار از جمله از طریق مشارکت در روند برنامهریزی توسعه روستایی میشود. با توجه به اهمیت نشاط اجتماعی، هدف پژوهش حاضر سنجش میزان نشاط اجتماعی و بررسی تأثیر آن بر میزان تمایل روستائیان به مشارکت، در روستاهای دهستان بناجوی شرقی از توابع شهرستان بناب میباشد. نوع تحقیق کاربردی و روش بررسی آن توصیفی ـ تحلیلی و همبستگی میباشد. گردآوری دادهها به روش پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه جامع آکسفورد پس از انجام آزمون پایایی استفاده صورت گرفته است. که در آن با استفاده از نمونهگیری تصادفی از طریق فرمول کوکران 375 نفر بهعنوان حجم نمونه انتخاب شدهاند. نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهد که همه روستاهای مورد مطالعه از سطح پایین نشاط اجتماعی برخوردار هستند؛ بطوریکه کاربرد تکنیک تحلیل عاملی بیانگر بیشترین تاثیرگذاری عامل اول (شامل سیزده متغیر: داشتن شور و شوق، احساس شادی و ...) بر مشارکت روستائیان میباشد. همچنین نتایج حاصل از رگرسیون خطی، تأثیر معنادار متغیرهای مورد استفاده بر میزان تمایل به مشارکت در روند توسعه روستایی را نشان میدهد. بنابراین میتوان با برنامهریزی و مشاوره به روستائیان در جهت افزایش میزان نشاط اجتماعی، مشارکت آنان را در میزان موفقیت طرحهای عمرانی افزایش داد.
نشاط اجتماعی,مشارکت,توسعه روستایی,طرح عمرانی,دهستان بناجوی شرقی بناب
http://www.jgeoqeshm.ir/article_44958.html
http://www.jgeoqeshm.ir/article_44958_9435058c15b2e59306e3db70c912ba61.pdf
موسسه آموزش عالی قشم
فصلنامه جغرافیا (برنامه ریزی منطقه ای)
2228-6462
2783-2112
6
25
2017
02
19
عوامل موثر در جابه جایی جمعیت در نواحی روستایی شهرستان اسلام شهر- دهستان ده عباس
177
189
FA
علی
بیژنی
استادیار گروه جغرافیا، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی.
مهناز
حبیبی
دانشجوی کارشناسی ارشد جغرافیا و برنامهریزی روستایی، دانشگاه آزاد اسلامی تهران مرکزی.
mahnaz.habibi47@gmail.com
مهاجرت تغییرات مهمی درجمعیت بوجودآورده وبه عنوان پدیدهای پیچیده ویک تطبیق وسازگاری اجتماعی وبه نوعی پاسخ به نیازهای اقتصادی اجتماعی فرهنگی است. مهاجرت به عنوان تغییرمکان دائمی یاموقتی تلقی می شودوازخصوصیات نوع انسان بوده وعبارت است ازجابه جایی ازشهرویاروستابه شهرویاروستای دیگرویاخارج ازکشور. دراین راستا، این تحقیق به عوامل موثربرجابه جایی جمعیت دردهستان ده عباس میپردازد. هدف اساسی این تحقیق شناخت تاثیرنزدیکی به تهران ودسترسی آسان درجابه جایی جمعیت منطقه موردبحث میباشد، که به روش توصیفی تحلیلی وبااستفاده ازابزارپرسشنامه ازیک جامعه آماری (خانوارهای دهستان ده عباس) جامعه آماری آن شامل روستاهای دهستان ده عباس واقع درشهرستان اسلام شهر می باشدکه براساس آماررسمی سال 1390 تعدادروستاهای این دهستان 12 روستابوده است. براساس یافتههای حاصل ازپرسشنامه وجدول تعیین بیشترین وکم ترین عامل موثردرجابه جایی جمعیت دراین فرضیه بیشترین تاثیرنزدیکی به تهران ودسترسی آسان میباشد.
جابه جایی جمعیت,نواحی روستایی,نزدیکی به تهران,دسترسی آسان,اسلام شهر
http://www.jgeoqeshm.ir/article_44959.html
http://www.jgeoqeshm.ir/article_44959_ee28209ca8bc919b62aa0365ceb7ac85.pdf
موسسه آموزش عالی قشم
فصلنامه جغرافیا (برنامه ریزی منطقه ای)
2228-6462
2783-2112
6
25
2017
02
19
بررسی امکان برآورد تبخیر با استفاده از دادههای النینو ایستگاه خرم آباد
191
200
FA
عنایت اله
رحمتی
دکترای اقلیم شناسی، واحد نجف آباد، دانشگاه آزاد اسلامی.
مجید
منتظری
استادیار اقلیم شناسی، گروه جغرافیای طبیعی، دانشگاه اصفهان.
montazeri@geo.ui.ac.ir
امیر
گندمکار
استادیار اقلیم شناسی، واحد نجف آباد، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی.
agandomkar2007@yahoo.com
مهران
لشنی زند
استادیار مرکز تحقیقات کشاورزی لرستان، خرم آباد
النینو از پدیدههای مهم اقلیمی است که تأثیر زیادی بر متغیرهای اقلیمی نقاط مختلف کره زمین دارد. با توجه به نقش تبخیر در مطالعات منابع آب، بررسی تأثیر پدیده النینو بر این متغیر اقلیمی، از اهمیت شایانی برخوردار است. هدف از این پژوهش بررسی امکان برآورد تبخیر در ایستگاه همدید خرم آباد با استفاده از دادههای النینو و با کمک مدل شبکه عصبی مصنوعی است. بدین منظور، دادههای تبخیر ماهانه ایستگاه به مدت 29 سال از 1992 تا 2011 از پایگاه داده سازمان هواشناسی کشور و دادههای النینو از سایت نوآ استخراج گردید. سپس با استفاده از مدل شبکه عصبی مصنوعی به تجزیه و تحلیل دادهها پرداخته شد. نتایج نشان داد که از میان موقعیتهای النینو تنها در Nina1 و Nina3 با تبخیر در ایستگاه مورد مطالعه ارتباط وجود دارد. با مقایسه دادههای مشاهدهای تبخیر و خروجی شبکه عصبی، میزان همبستگی این دادهها 78 درصد میباشد. بین دادههای النینو و خروجی شبکه عصبی همبستگی برقرار شد که میزان آن ۹۹/۰ است. بنابراین با توجه به بالا بودن همبستگی بین دادههای النینو و خروجی شبکه عصبی و با استفاده از معادله رگرسیون خطی میتوان برای ماههای بدون داده، با دقت 99 درصد، نسبت به برآورد تبخیر در ایستگاه خرم آباد، اقدام نمود.
تبخیر,النینو,دمای تراز دریا,شبکه عصبی مصنوعی
http://www.jgeoqeshm.ir/article_44964.html
http://www.jgeoqeshm.ir/article_44964_65c50aef6240adef073de56555cb85f1.pdf
موسسه آموزش عالی قشم
فصلنامه جغرافیا (برنامه ریزی منطقه ای)
2228-6462
2783-2112
6
25
2017
02
19
ارزیابی عوامل مؤثر در توسعه گردشگری تفریحی-ورزشی با تاکید بر ورزش همگانی
201
210
FA
مهدی
سوادی
عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد قشم، قشم، ایران
savadi.mehdi@gmail.com
مهرعلی
همتی نژاد
استاد مدیریت ورزشی، دانشگاه گیلان، رشت
محمد حسن
قلی زاده
دانشیار گروه مدیریت، دانشگاه گیلان، رشت
حمیدرضا
گوهررستمی
استادیار مدیریت ورزشی، دانشگاه گیلان، رشت
شناسایی عوامل و راهبردهای مناسب و مشخص در گردشگری تفریحی-ورزشی میتواند به رشد و گسترش آن در جامعه و نهایتاً نهادینه شدنش در کشور کمک کند. هدف این پژوهش ارزیابی عوامل مؤثر در توسعه گردشگری تفریحی-ورزشی استان هرمزگان بود تا ازاین طریق سبب مشارکت بیشتر افراد جامعه در فعالیتهای تفریحی-ورزشی شود. روش تحقیق از نوع توصیفی- پیمایشی بود که به شکل میدانی انجام گرفت. جامعه آماری این پژوهش مدیران و کارشناسان؛ اساتید دانشگاه، و مربیان آگاه به توسعه ورزش همگانی بودند. نمونه آماری تحقیق به تعداد قابل کفایت (241 نفر) انتخاب و به روش هدفمند و در دسترس در این پژوهش شرکت کرده و به سؤالات پرسشنامه پاسخ دادند. ابزار این پژوهش شامل، پرسشنامه محقق ساختهای بود که با تعداد 66 گویه که با روش لیکرت و با ارزش گذاری پنج گزینهای (بسیارکم، کم، تاحدی، زیاد، بسیار زیاد)، تهیه و مورد استفاده قرار گرفت. روایی صوری و محتوایی توسط متخصصان (15 نفر)، پایایی توسط آلفای کرونباخ (94/0) بررسی و تأیید شد. نتایج آزمون کولموگروف-اسمیرنف نشان میدهد که بعد قوانین و مقررات از عامل مدیریتی و ابعاد عاملهای منابع شامل منابع انسانی، مالی، تکنولوژی و تجهیزات داری توزیع غیر طبیعی هستند و سایر بعدها دارای توزیع طبیعی هستند. در نهایت نتایج و اولویتبندی ابعاد مختلف هریک از عوامل پژوهش، نشان داد که بین اهمیت این ابعاد در هر چهار سطح عوامل زمینه رفتاری، منابع، مدیریتی و محیطی بر توسعه ورزش همگانی تأثیر بسزایی دارند.
توسعه,گردشگری تفریحی-ورزشی,ورزش همگانی
http://www.jgeoqeshm.ir/article_44970.html
http://www.jgeoqeshm.ir/article_44970_88803796d55d5dbd051a49230cbef63b.pdf
موسسه آموزش عالی قشم
فصلنامه جغرافیا (برنامه ریزی منطقه ای)
2228-6462
2783-2112
6
25
2017
02
19
بررسی و تحلیلی در پهنهبندی کاربری اراضی، پیشنهادی طرح هادی روستایی با تاکید بر توسعه پایدار، در مدل AHP (مطالعه موردی: روستای چاشم شهرستان مهدیشهر)
211
229
FA
عباس
ارغان
استادیار جغرافیا و برنامهریزی روستایی، واحد سمنان، دانشگاه آزاد اسلامی.
abbas.arghan@yahoo.com
ارزیابی کاربری اراضی در شهرها و روستاها به عنوان هسته اصلی برنامهریزیها، نقشی مهم در ساماندهی فضایی- مکانی ایفا میکند. روستای چاشم با جمعیتی معادل 725 نفر در شمال غربی شهرستان مهدیشهرو در مسیر خطیرکوه به دوآب مازندران قراردارد، به لحاظ ساماندهی مکانی- فضایی کاربری اراضی و با توجه به میل جمعیتپذیری در روستاهای کشور در زمره روستاهایی است که با افزایش جمعیت پس از دو دوره کاهش مواجه میباشد. و این جمعیتپذیری ساختار روستایی را دستخوش تغییرات قرار داده و چنانچه با ضعف مدیریت نیز همراه شود این توسعه ناپایدار و بافت تاریخی و سنتی روستا را تحت تأثیر قرار خواهد داد. به منظور رشد و توسعه پایدار در روستا و ارزیابی کاربریهای مورد نیاز به برنامهریزی در تعیین و میزان کاربریهای اراضی روستایی باید با دقت بیشتری همراه گردد. این پژوهش توصیفی تحلیلی بوده و با توجه به سرانه و استانداردهای کاربریهای روستایی و در تحلیل کیفی کاربری اراضی با استفاده از نرم افزار Expert choise پرداخته و با تحلیل شاخصهای ارزیابی (مطلوبیت، ظرفیت، سازگاری) در نرم افزار Arc GIS به تحلیل دادهها و نقشه نهایی توسعه بدست آمد، نتایج حاصل بیانگر آن است که پهنهبندی کاربریها در روستای چاشم با توجه به رشد روستا در آینده با جهت توسعه همسو خواهد بود.
کاربری اراضی,روستای چاشم,AHP,GIS
http://www.jgeoqeshm.ir/article_44966.html
http://www.jgeoqeshm.ir/article_44966_02e5e612c21bdbebb1ed9e469dd49747.pdf
موسسه آموزش عالی قشم
فصلنامه جغرافیا (برنامه ریزی منطقه ای)
2228-6462
2783-2112
6
25
2017
02
19
تأثیر شاخصهای فضائی بر فرهنگ جرمزا در محلات مرفه و غیرمرفه شهر بابلسر
231
246
FA
رضا
لحمیان
استادیار جغرافیا و برنامهریزی شهری، دانشگاه پیام نور، تهران
r_lahmian@pnu.ac.ir
احساس امنیت در فضاهای شهری یکی از شاخصهای کیفیت فضا محسوب میشود. با گسترش شهرنشینی و افزایش رفتارهای ناهنجار شهری به ویژه جرائم، این موضوع اهمیت زیادی یافته است. هدف از انجام این بررسی شناخت تأثیرات افتراقات فضایی بر روی شکلگیری فرهنگ جرمزا در محلههای مرفه و غیرمرفه شهر بابلسر میباشد. روش این تحقیق توصیفی- تحلیلی و از لحاظ هدف کاربردی است. به منظور مطالعه و شناخت وضعیت ساختارهای کالبدی محیطی محلههای مرفه و غیرمرفه شهر بابلسر از روش میدانی بهره گرفته شده است. ابزار جمعآوری اطلاعات مصاحبه، فیشبرداری و پرسشنامه میباشد. نتایج نشاندهنده این بود که در محلههای مرفه، همه مؤلفههای معیار افتراقات فضایی، بالاتر از حد متوسط (Mean = 3) ولی در محلههای غیرمرفه همه مؤلفهها پایینتر از حد متوسط قرار دارند و همچنین بین مؤلفههای معیار افتراقات فضایی و شکلگیری فرهنگ جرمزا (به جز مؤلفه میزان تشخیص) در دو نوع محله رابطه معناداری وجود دارد.
فضای شهری,شاخصهای فضایی,فرهنگ جرم زا,شهر بابلسر
http://www.jgeoqeshm.ir/article_44968.html
http://www.jgeoqeshm.ir/article_44968_0a103a26d98e86440509746f8d94c52e.pdf
موسسه آموزش عالی قشم
فصلنامه جغرافیا (برنامه ریزی منطقه ای)
2228-6462
2783-2112
6
25
2017
02
19
بررسی راهکارهای اجرایی افزایش کیفیت مسکن و امنیت تصرف در سکونتگاههای غیررسمی با رویکرد ماتریس کمی برنامهریزی راهبردی، نمونه موردی: شهر همدان
247
265
FA
ساناز
کرمی
کارشناسی ارشد برنامهریزی شهری، دانشکده هنر و معماری، دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان.
کیانوش
ذاکرحقیقی
0000-0002-7963-0499
دانشیار گروه شهرسازی، دانشکده هنر و معماری، دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان.
k.zakerhaghighi@gmail.com
اسکان غیررسمی یکی از نمودهای بارز فقر شهری است که در درون یا مجاورت شهرها (به ویژه شهرهای بزرگ) به شکلی خودرو، فاقد مجوز ساختمان و برنامهریزی رسمی شهرسازی، با تجمعی از اقشار کم درآمد و سطح نازلی از کمیت و کیفیت مسکن شکل میگیرد و با عناوینی همچون حاشیهنشینی، اسکان غیررسمی، سکونتگاههای خودرو شناخته میشود. بررسی شرایط کالبدی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و زیستی سکونتگاههای غیررسمی کلان شهر همدان، نشان از پایین بودن کیفیت مسکن در این بخشها دارد. پایین بودن کیفیت مسکن در اسکانهای غیررسمی ناشی از عوامل بسیاری همانند: پایین بودن میزان درآمد، فقدان مالکیت قانونی، عدم حمایتهای دولتی و سیاسی از محله و غیره میتواند باشد. در این تحقیق سعی شده است که سیاستهای کاربردی تحول کیفیت مسکن و امنیت تصرف به روشهای کمی در سکونتگاههای غیررسمی کلان شهر همدان بررسی شود. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی بوده و بر مبنای روشهای اسنادی و ماتریس کمی برنامهریزی راهبردی اجرا شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که راهبردهای: طراحی و اجرا پروژههای محرک توسعه در این سکونتگاهها؛ حمایت و تقویت نهادها و سازمانهای موجود در زمینه تأمین مسکن اقشار کم درآمد؛ تصویب قانون جهت هدایت منابع مالی در دسترس برای تولید مسکن عمومی، بالاترین اولویت را در ارتقاء کیفیت مسکن و امنیت تصرف دارند.
سکونتگاه غیررسمی,ماتریس کمی برنامهریزی راهبردی (QSPM),کیفیت مسکن,امنیت تصرف
http://www.jgeoqeshm.ir/article_44973.html
http://www.jgeoqeshm.ir/article_44973_22759462b37331497643e79baea27d79.pdf
موسسه آموزش عالی قشم
فصلنامه جغرافیا (برنامه ریزی منطقه ای)
2228-6462
2783-2112
6
25
2017
02
19
دیالکتیک اقلیم و جنبشهای اجتماعی در اندیشه مارکس
267
296
FA
مصطفی
عبدی
دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی
m.abdi1357@gmail.com
حسین ابوالحسن
تنهایی
عضو هیات علمی دانشگاه آزاد واحد تهران مرکزی
hatanhai@yahoo.com
ابوالفضل
دلاوری
عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی
تبارشناسی نظری، اندیشمندان متأخر نشان میدهد که هنوز جنبههای مختلفی از اندیشههای کلاسیکها زنده است. مارکس یکی از این کلاسیکها است که هنوز ردپای او را در حوزههای مختلف علوم انسانی از جمله نظریههای جدید جنبشهای اجتماعی میتوان مشاهده کرد. کارل مارکس و همکارش فردریش انگلس در تبیین پدیدههای اجتماعی از روابط دیالکتیکی، پیش گزارههای هستی اجتماعی شروع میکنند. به عقیده آنها بنابر منطق حاکم برماتریالیسم تاریخی به دلیل تنوع عناصر پیش گزارههای هستی تنوعات اجتماعی مختلفی در ارض جغرافیایی و دورانهای تاریخی بوجود آمده است. این رابطه دیالکتیکی متأثر از تنوع اقلیم اروپای غربی و کشورهای موسوم به شیوه تولید آسیایی دو گونه رابطه استثماری و تضاد انسان و انسان را یکی در غرب و دیگری در شرق رقم زده است. مشخصه اولی تضاد طبقاتی و مشخصه دومی تضاد دولت و ملت است. این دو گونه روابط دیالکتیکی دو گونه جنبشهای اجتماعی کلاسیک یکی از نوع غربی و دیگری از نوع شرقی را در طول تاریخ ملتها نمایان کرده است که هر کدام ویژگیهای خاصی دارند. این دو گونه جنبشهای اجتماعی متأثر از تضاد نیروهای اجتماعی درون مرزهای سیاسی یک کشور است. اما از آنجا که نیروهای سرمایه داری میل به گسترش به بیرون از مرزها را دارند، شکل گیری روابط استثماری و تضاد انسان و انسان در سطح بین بین المللی نیز منجر به جنبشی در این سطح بین دو دسته از کشورها که یکی دیگری را مورد بهره کشی قرار میدهد خواهد شد. زیرا در این مدل نیروهای سرمایهداری از پایینترین سطح تا بالاترین سطح باید جای خود را به صورت بندی غیرطبقاتی دهند. پس در مدل مارکس علاوه بر یک شکل جنبش در روابط بین المللی دو گونه جنبش کلاسیک در سطح ملی وجود دارد، اما در واپسین تجدید نظرهای او میتوان نشانههایی از باور به جنبشهای اجتماعی غیرانقلابی نیز هرچند بطور گذرا یافت. با مرور دستگاه نظری مارکس از ماتریالیسم تاریخی تا جنبشهای جهانی برخی از مهمترین عناصر و مفاهیم حساس در نظریهپردازی جنبشهای اجتماعی همچون؛ تضاد، شکافهای اجتماعی، دیالکتیک، روابط استثماری و سلطه بدست آمد.
جنبشهای اجتماعی,ماتریالیسم تاریخی,تضاد,دیالکتیک,اقلیم,طبقه اجتماعی
http://www.jgeoqeshm.ir/article_44943.html
http://www.jgeoqeshm.ir/article_44943_5d4e7780efd10f504bad1bb95d255d48.pdf