موسسه آموزش عالی قشم
فصلنامه جغرافیا (برنامه ریزی منطقه ای)
2228-6462
2783-2112
7
28
2017
11
22
مدیریت و برنامه ریزی راهبردی توسعه پایدار گردشگری استان کرمان با تاکید بر گردشگری کویر شهداد
7
18
FA
مجید
کریم پور ریحان
دانشیار جغرافیای طبیعی و آمایش، دانشگاه تهران، تهران، ایران
mrihan2@ut.ac.ir
شهرزاد
شریف جاهد
دانشجوی دکتری جغرافیا و برنامهریزی شهری، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران
shahrzad.sharif@yahoo.com
تحقیق حاضر با تاکید بر رویکرد برنامه ریزی راهبردی، درصدد تدوین راهبردهای اجرایی و مؤثر به منظور توسعه پایدار صنعت گردشگری منطقه کویر شهداد میباشد. این منطقه به دلیل دارا بودن قابلیتها و منابع ارزشمند خود، توانایی تبدیل به جاذبههای گردشگری را دارد و با برنامه ریزی دقیق و کارآمد میتواند به عنوان قطب گردشگری در کشور معرفی شود. در این راستا، رویکرد برنامه ریزی راهبردی قادر به تبدیل منابع منطقه به جاذبه ها و فعالیتهای گردشگری است و در نتیجه اثرات بالقوه مثبتی از جمله افزایش اشتغال، افزایش سطح رفاه اجتماعی مردم منطقه، حفظ و توسعه منابع موجود، منابع تاریخی و طبیعی منطقه را خواهد داشت. در گام نخست، مصاحبه و نظرخواهی از طریق پرسشنامه از کارشناسان، مسئولین و مدیران حوزه گردشگری در منطقه کویر شهداد انجام شد. در گام دوم با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا و تحلیل SWOT که یک جهتگیری راهبردی است، دادهها و اطلاعات تحلیل میشود، سپس با استفاده از ماتریس ارزیابی داخلی و خارجی IE جهت شناسایی اثرات مورد انتظار منطقه و ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمی QSPM راهبردهای توسعه صنعت گردشگری منطقه کویر شهداد طبقه بندی و اولویتبندی میشود. نتایج حاصل از بررسیها و محاسبات نمایانگر آن است که این منطقه در بخش گردشگری در محیط خارجی با فرصت و در محیط داخلی با قدرت روبرو است. بنابراین این قابلیت بسیار بالایی را جهت توسعه و ارتقای ظرفیتهای گردشگری خود برای تبدیل شدن به یک مقصد گردشگری توسعه یافته دارد.
برنامهریزی راهبردی,توسعه پایدار,کویر شهداد,ماتریس ارزیابی داخلی و خارجی,ماتریس ارزیابی استراتژیک کمی
http://www.jgeoqeshm.ir/article_54095.html
http://www.jgeoqeshm.ir/article_54095_e6debe3c3a35929ebcbdac7d1175661d.pdf
موسسه آموزش عالی قشم
فصلنامه جغرافیا (برنامه ریزی منطقه ای)
2228-6462
2783-2112
7
28
2017
11
22
تحلیل وضعیت سرمایه اجتماعی در سکونتگاه های شهری میانه اندام مطالعه موردی: شهر بناب
19
32
FA
علی
مجنونی توتاخانه
0000-0001-7957-1698
مدرس گروه مهندسی معماری دانشگاه بناب، بناب، ایران
a.majnoony@gmail.com
مجتبی
مفرح بناب
عضو هیأت علمی گروه مهندسی معماری دانشگاه بناب
شیما
حامدوران
دانشجوی کارشناسی مهندسی معماری دانشگاه بناب
وجود سرمایهی اجتماعی کلید تداوم حیات شهروندی است و فقدان سرمایه اجتماعی مانع اساسی در شکلگیری بستری مبتنی بر مدیریت شهری توانمند، پاسخگو و کارآمد محسوب میشود. در این راستا پژوهش حاضر، با هدف اصلی ارزیابی و اولویتبندی میزان سرمایه اجتماعی در نواحی یازدهگانه شهر بناب صورت پذیرفته است. نوع تحقق کاربردی بوده، روش بررسی آن توصیفی ـ تحلیلی است. بر این اساس، جامعه مورد مطالعه در این پژوهش 84654 نفر ساکن در 11 ناحیه اصلی شهر بناب بوده است. جمعآوری دادهها از طریق پرسشنامه بوده که با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه 500 نفر و به روش تصادفی ساده طبقهبندی انتخاب شده است. تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از مدلهای AHP و TOPSIS و GIS صورت گرفته است. نتایج حاصل از پیادهسازی گامهای مختلف مدل تاپسیس نشان میدهد که به جهت سطحبندی وضعیت سرمایه اجتماعی در نواحی یازدهگانه بناب تفاوت آشکار وجود دارد. بر اساس نتایج پژوهش نواحی زرگران، داش کورپی، کوچه قم، مهرآباد و خانم باغی که از نظر طبقات اجتماعی و اقتصادی و کالبدی در سطح بالاتری قرار دارد، نسبت به سایر نواحی دارای وضعیت مطلوبتری هستند. همچنین نواحی گزاوشت (با ضریب 3685/0)، تنگه کوچه غربی (با ضریب 3689/0) و تنگه کوچه شرقی (با ضریب 3877/0) از کمترین میزان سطح سرمایه اجتماعی برخوردار است و در این نواحی شاخصهای امنیت و اعتماد در حد پایین قرار دارد، لذا ارائه طرحهای امنیتی و گسترش نظارت بر این نواحی، تبلیغات و فرهنگسازی در جهت ارتقای سطح اعتماد و مشارکت عمومی میتواند از جمله این راهکارها باشد.
سرمایه اجتماعی,شهرهای میانه اندام,فرآیند تحلیل سلسله مراتبی,بناب
http://www.jgeoqeshm.ir/article_54128.html
http://www.jgeoqeshm.ir/article_54128_b634bcd70259944d29dae0369a7775dd.pdf
موسسه آموزش عالی قشم
فصلنامه جغرافیا (برنامه ریزی منطقه ای)
2228-6462
2783-2112
7
28
2017
11
22
ارزیابی عوامل مؤثر بر تحقق حکمروایی خوب روستایی با تاکید بر عملکرد دهیاریها مطالعه موردی: دهستان چایپاره بالا، شهرستان زنجان
33
44
FA
منیژه
احمدی
استادیار و عضو هیئت علمی گروه جغرافیا، دانشگاه زنجان، زنجان، ایران
ahmadi.manijeh@znu.ac.ir
مهدی
چراغی
دکتری جغرافیا و برنامهریزی روستایی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
mahdicharaghi@yahoo.com
شناسایی مؤثرترین سطح نحوه حکومت و مدیریت بر تحقق برنامهها و اهداف توسعه روستایی از الزامات اساسی محسوب میگردد. در این راستا در تحقیق حاضر به بررسی عوامل مؤثر بر تحقق حکمروایی خوب روستایی با تاکید بر عملکرد دهیاریها در دهستان چایپاره بالا واقع در شهرستان زنجان پرداخته شده است. روش تحقیق به صورت توصیفی-تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانهای و میدانی (پرسشنامه، مصاحبه) میباشد. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل تمامی روستاهای دهستان چایپاره بالا واقع در شهرستان زنجان میباشند برای انتخاب نمونه از جامعه آماری از فرمول اصلاح شده کوکران استفاده شد که تعداد نمونه لازم جهت تکمیل پرسشنامه 160 خانوار محاسبه گردید. به منظور سازگاری درونی و رواییپرسشنامهها از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. برای این منظور تعداد 30 پرسشنامه تکمیل و پیش آزمون گردید و ضریب آلفای بدست آمده برای با 74/0 درصد به دست آمد. یافتههای تحقیق نشان میدهد سطح رضایت مردم از عملکرد دهیاران در وضعیت مطلوبی قرار ندارد.
حکمروایی خوب,دهیار,توسعه روستایی,شهرستان زنجان
http://www.jgeoqeshm.ir/article_54097.html
http://www.jgeoqeshm.ir/article_54097_dd6f3f2e5eb76b02cbd896b116d728d6.pdf
موسسه آموزش عالی قشم
فصلنامه جغرافیا (برنامه ریزی منطقه ای)
2228-6462
2783-2112
7
28
2017
11
22
شناسایی و اولویتبندی شاخصها و معیارهای گردشگری پایدار طبیعی در مناطق بیابانی (مطالعه موردی: استان یزد)
45
58
FA
سید ابوالقاسم
میر حسینی
استادیار گروه محیط زیست، دانشگاه آزاد اسلامی واحد میبد، میبد، ایران
mirhosseinid@yahoo.com
تقاضا برای گردشگری در طبیعت، برنامهریزی همهجانبه و توجه به محیط زیست و جلوگیری از تخریب آن را ضروری ساخته است. نواحی بیابانی عموماً بعنوان منابع طبیعی بکر شناخته شدهاند و در صورتی که بخواهیم گردشگری را در این نواحی گسترش دهیم این نواحی نیز مانند سایر سایتهای طبیعی از قاعده توسعه پایدار مستثتی نیستند. استان یزد در مرکز ایران با وسعت 131000 کیلومتر مربع سومین استان بزرگ کشور است که 65 درصد آن را اراضی کویری وبیابانی تشکیل میدهد. معرفی مهمترین شاخصها و معیارهای مناسب اندازه گیری گردشگری پایدار طبیعی در مناطق خشک و بیابانی سؤال اصلی این تحقیق میباشد مقاله حاضر با روش توصیفی – تحلیلی و پیمایشی از طریق نظر خواهی از خبرگان و اساتید به شیوه دلفی و همچنین مدل تحلیل تشخیص در قالب نرم افزار SPSS به معرفی شاخصها و معیارهای مناسب برای اندازه گیری پیشرفت به سوی پایداری در گردشگری طبیعی در مناطق خشک و بیابانی پرداخته است. یافتههای تحقیق بر اساس آزمون فرض T-test در سطح 5 درصد مورد آزمون قرار گرفت. بر اساس یافتههای تحقیق تعداد 64 شاخص برای سنجش پایداری گردشگری طبیعی در مناطق بیابانی انتخاب شدند. برای پایداری زیست محیطی 28 شاخص معرفی شدند. در این میان شاخصهای دسترسی به منابع آب با میانگین 8، کیفیت آب با میانگین 7، دما با میانگین 72/7 وتنوع گیاهی وجانوری با میانگین 08/7 بیشترین وزن را دارا میباشند. سنجش پایداری اجتماعی و فرهنگی با 19 شاخص صورت میگیرد. مهمترین این شاخصها امنیت اجتماعی با میانگین 48/8، اطلاع رسانی با میانگین 96/7 مکانهای تاریخی و فرهنگی با میانگین 12/7 بیشترین امتیاز را کسب نمودهاند. سنجش پایداری اقتصادی با تعداد 17 شاخص انجام میشود. شاخصهای درآمدحاصل از گردشگری برای ساکنان محلی با میانگین 36/7، میزان اشتغال جوامع محلی با میانگین 7، زیرساختهای گردشگری با میانگین 7 از مهمترین شاخصهای اقتصادی میباشد.<br /> اولویتبندی معیارهای گردشگری بر اساس تست دانکن صورت گرفت که در این میان معیارهای امنیت، منابع آب ومالی در اولویت اول ومعیارهای خاک و توپوگرافی در اولویت پنجم قرار گرفتند.
گردشگری طبیعی,توسعه پایدار,بیابان,شاخص,یزد
http://www.jgeoqeshm.ir/article_54098.html
http://www.jgeoqeshm.ir/article_54098_1a69e6006909b911d61e464c23c0a673.pdf
موسسه آموزش عالی قشم
فصلنامه جغرافیا (برنامه ریزی منطقه ای)
2228-6462
2783-2112
7
28
2017
11
22
مطالعه و بررسی روند و گسترش کالبدی- فضایی شهر قم با استفاده از مدل-های آنتروپی شانون، هلدرن و جینی
59
76
FA
احمد
پوراحمد
استاد جغرافیا، دانشگاه تهران، تهران، ایران
apoura8@ut.ac.ir
علی
مهدی
دانشجوی دکتری جغرافیا و برنامهریزی شهری، دانشگاه تهران، تهران، ایران
معصومه
مهدیان بهنمیری
دانشجوی دکتری جغرافیا و برنامه ریزی شهری، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
امروزه مناطق شهری بخصوص کلانشهرها با جذب جمعیت، سرمایه و فعالیت، تبدیل به مراکز اصلی خدمات، تجارت، تولید، مصرف و سکونت شده و در مسیر پاسخگویی به نیازهای روزافزون خود، بسیاری از منابع انسانی و طبیعی را باچالشهای اساسی مواجه نموده است. در این میان، مقولة شهرنشینی تودهای که به معنای افزایش فزاینده مهاجرت به شهرها، شهرنشینی گسترده، رشد فیزیکی شهرها و... میباشد، گریبانگیر بسیاری از شهرها، بویژه در کشورهای جهان سوم شده است. شهرهای ایران نیز در پی تحولات اقتصادی، اجتماعی، با رشد لجام گسیخته، سریع و بیقواره مواجه بودهاند. در این میان شهر قم بهعنوان مرکز ثقل و چهارمین شهر مهاجرپذیر ایران، با توحه به رشد جمعیت و شهرنشینی، بویژه پس از پیروزی انقلاب اسلامی، با رشد سریعی از بُعد کالبدی و فیزیکی مواجه بوده است. از اینرو نگارندگان مقاله حاضر با علم به اهمیت مقوله بررسی روند و گسترش کالبدی این شهر، به مطالعه در فاصلة سالهای 1335 تا 1390 پرداخته است.روش تحقیق در پژوهش حاضر تحلیلی– توصیفی بوده و با بهره گیری از مدلهای آنتروپی شانون، هلدرن و جینی، به تحلیل چگونگی گسترش کالبدی– فضایی این شهر پرداخته است. نتایج حاصل از به کارگیری و تحلیل این مدلها نشان میدهد که طی این دورهها، گسترش فیزیکی شهر، بصورت پراکنده و غیرمتراکم بوده و زمینه را برای رشد اسپرال و بدون برنامه شهر آماده نموده است.
گسترش کالبدی- فضایی,رشد افقی و اسپرال,مدل شانون,مدل هلدرن,ضریب جینی,شهر قم
http://www.jgeoqeshm.ir/article_54100.html
http://www.jgeoqeshm.ir/article_54100_32a0fc4b9b7b25ff013aa6af48c3d793.pdf
موسسه آموزش عالی قشم
فصلنامه جغرافیا (برنامه ریزی منطقه ای)
2228-6462
2783-2112
7
28
2017
11
22
اولویتبندی مولفههای حکمروایی شایسته شهری ازدیدگاه فعالان بخش مدیریت شهری (مورد مطالعه؛ شهر بوکان)
77
88
FA
محمد
غلامی
0000-0002-1780-8669
استادیار گروه جغرافیا، دانشگاه پیام نور، ایران
gholami556@gmail.com
عیسی
شیبانی امین
استادیار گروه جغرافیا، دانشگاه پیام نور، ایران
اسماعیل
صفر علیزاده
مربی گروه جغرافیا، دانشگاه پیام نور، ایران
رباب
حسین زاده
مربی گروه جغرافیا، دانشگاه پیام نور، ایران
حکمروایی شایسته شهری که مبتنی بر برنامهریزی مشارکتی است، امروزه وجه غالب الگوهای نوین مدیریت شهری در جهان میباشد. هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی، ارزیابی و اولویتبندی مؤلفههای حکمروایی شایسته شهری، از دیدگاه فعالان بخش مدیریت شهری بوکان در استان آذربایجان غربی میباشد. روش تحقیق در مقاله حاضر، توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر بررسیهای اسنادی و پیمایشی بوده است. دادههای مورد نیاز پژوهش، از طریق پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری و برای انجام تحلیلهای مورد نیاز و اولویتبندی شاخصهای مورد مطالعه از روش تحلیل سلسله مراتبی استفاده شده است. در این پژوهش با اقتباس از اصول حکمروایی شایسته ارائه شده توسط سازمانهای جهانی نظیر برنامه توسعه سازمان ملل متحد، بانک جهانی و نظریه پردازان بین المللی، شاخصهای مشارکت، پاسخگویی، شفافیت، قانونمداری، اثر بخشی - کارایی و مسئولیت پذیری انتخاب و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتهاند. در نهایت یک نوع اولویتبندی در شاخصها و معیارهای موجود با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) انجام شده است. نتایج به دست آمده از تحلیل، ارزیابی و اولویتبندی دادههای به دست آمده نشان میدهد که شاخص پاسخگویی در رتبه 1، مشارکت در رتبه 2، اثر بخشی - کارایی در رتبه 3، مسئولیت پذیری در رتبه 4، قانونمداری در رتبه 5 و شفافیت در رتبه 6 قرار میگیرد.
حکمروایی شایسته شهری,فعالان بخش مدیریت شهری,روش تحلیل سلسله مراتبی,شهر بوکان
http://www.jgeoqeshm.ir/article_54101.html
http://www.jgeoqeshm.ir/article_54101_6a468eedb257c38b73a5838efb095ef8.pdf
موسسه آموزش عالی قشم
فصلنامه جغرافیا (برنامه ریزی منطقه ای)
2228-6462
2783-2112
7
28
2017
11
22
بررسی رفتار زمانی - مکانی روزهای شرجی در نیمه جنوبی ایران
89
101
FA
پیمان
محمودی
استادیار اقلیمشناسی، گروه جغرافیای طبیعی، دانشکده جغرافیا و برنامهریزی محیطی،
دانشگاه سیستان و بلوچستان، زاهدان، ایران
تقی
طاوسی
استاد اقلیم شناسی، گروه جغرافیای طبیعی، دانشکده جغرافیا و برنامهریزی محیطی،
دانشگاه سیستان و بلوچستان، زاهدان، ایران
عبدالمجید
شباب مقدم
دانش آموخته کارشناسی ارشد اقلیم شناسی، دانشکده جغرافیا و برنامهریزی محیطی،
دانشگاه سیستان و بلوچستان، زاهدان، ایران
یکی از مهمترین عوامل محدود کننده فعالیتهای انسانی در نیمه جنوبی ایران بویژه سواحل جنوبی، وقوع پدیده اقلیمی شرجی میباشد. هدف از این پژوهش، تعیین اولین روز شرجی، آخرین روز شرجی، طول دوره شرجی، طول دوره بدون شرجی و فراوانی وقوع روزهای شرجی در سطح احتمالاتی 95 درصد در نیمه جنوبی ایران است. بدین منظور از دادههای ساعتی فشار جزئی بخار آب برای یک دوره 15 ساله (2009 - 1995) مربوط به 13 ایستگاه همدید بهره گرفته شد. لازم به ذکر است که در این پژوهش روزی به عنوان روز شرجی تعریف شده است که در یکی از هشت دیده بانی روزانه آن، فشار جزئی بخار آب برابر یا بیشتر از 8/18 هکتوپاسکال باشد. نتایج نشان میدهد که در نیمه جنوبی ایران در سطح احتمالاتی 95 درصد زودترین وقوع اولین روز شرجی در ایستگاه چابهار در 3 ژانویه (13 دی) و دیرترین وقوع آن در ایستگاه کرمان در 29 ژولای (7 مرداد) اتفاق می افتد. دیرترین تاریخ وقوع آخرین روز شرجی نیز در ایستگاه چابهار و در 28 دسامبر (7 دی) و زودترین آن در ایستگاه فسا و در 19 آگوست (18 مرداد) رخ میدهد. طولانیترین طول دوره شرجی متعلق به ایستگاههای ساحلی یعنی چابهار (359 روز)، بندرعباس (353 روز)، بوشهر (298 روز) و آبادان (266 روز) و کوتاهترین طول دوره شرجی نیز به ترتیب با 16، 17 و 29 روز متعلق به ایستگاههای شیراز، کرمان و فسا میباشد. توزیع فضایی فراوانی روزهای شرجی نیز نشان میدهد که هر چه عرض جغرافیایی ایستگاهها افزایش مییابد از فراوانی آنها کاسته میشود. همچنین فراوانی روزهای شرجی در جنوب شرق ایران در مقایسه با جنوب غرب نیز بسیار بیشتر است.
شرجی,فشار بخار آب,ایران
http://www.jgeoqeshm.ir/article_54102.html
http://www.jgeoqeshm.ir/article_54102_45c398581723e2d02de10e84638f7831.pdf
موسسه آموزش عالی قشم
فصلنامه جغرافیا (برنامه ریزی منطقه ای)
2228-6462
2783-2112
7
28
2017
11
22
تحلیل توان، قابلیت و جذابیت فضاهای تجاری-اقامتی در راستای توسعه صنعت گردشگری شهری (مطالعه موردی: مجموعه تجاری –اقامتی امید شهر مشهد)
103
114
FA
وحیده
باقری
مدرس دانشگاه، باشگاه پژوهشگران جوان و نخبگان، دانشگاه آزاد اسلامی واحد ایلخچی، ایلخچی، ایران
bagheri.vahideh@gmail.com
هادی
برق لامع
گروه مهندسی عمران، واحد ایلخچی، دانشگاه آزاد اسلامی، ایلخچی، ایران
خدمات و امکانات گردشگری بهعنوان یکی از بنیادیترین اشکال عرضه در صنعت فراغت و تفریح، بیشترین حجم درآمدزایی را برای جوامع میزبان پس از صنعت حملونقل و جابجایی گردشگران به وجود میآورد. بررسی تجارب مقاصد توسعهیافتهی گردشگری داخلی و خارجی نشان میدهد که مقاصدی در این عرصه درخشیدهاند که در نظام عرضه محصولات گردشگری خود، مجهز به سیستمی سامانیافته و توانا در بعد تسهیلات و خدمات گردشگری بهویژه در زمینه تأسیسات تجاری و اقامتی هستند. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت و روش توصیفی- تحلیلی میباشد. روشهای گردآوری اطلاعات در این پژوهش کتابخانهای و میدانی میباشد. با توجه به سیال بودن جمعیت بازدید کننده از مرکز تجاری- اقامتی امید شهر مشهد در این پژوهش امکان محاسبه جامعه آماری وجود ندارد، از این رو از فرمولهای تعین حجم نمونه خاصی بهره گیری نشده و به صورت پیش فرض تعداد 200 پرسشنامه در محدوده مورد مطالعه پخش و جمع آوری گردیده است. در این راستا با بهرهگیری از پرسشنامه اقدام به جمع آوردی دادهها شده است. جهت تجزیهوتحلیل دادهها نیز از نرمافزار 18 spss و تحلیلهای T.test، آزمون همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون بهرهگیری شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشانگر آن است که بین شاخصهای قابلیت و جذابیت فضاهای تجاری-اقامتی امید شهر مشهد و گردشگری آن به میزان 0.417+ درصد رابطه و همبستگی وجود دارد که این امر بیانگر رابطه مستقیم بین دو متغیر است. در ادامه با استفاده از تحلیل رگرسیون به تأثیرات هرکدام از شاخصها در این همبستگی پرداخته شد. نتایج حاصل از این آزمون نشان داد که شاخص کالبدی و فضایی با امتیاز 0.291 بیشترین ضریب تأثیر و سایر شاخصهای پژوهش به ترتیب با میزان بتای 0.219 برای شاخص کاربری و فعالیت، بتای 135/0 برای شاخص زیستمحیطی، بتای 116/0 برای شاخص فرهنگی و اجتماعی و بتای 107/0 برای شاخص ادراکی و شناختی در محدوده موردمطالعه تأثیرگذار میباشند.
جذابیت,راهبردهای طراحی,فضای کالبدی,مجموعه تجاری- فرهنگی,تبریز
http://www.jgeoqeshm.ir/article_54103.html
http://www.jgeoqeshm.ir/article_54103_338089c1cd553f5390ec42465bb9fa6d.pdf
موسسه آموزش عالی قشم
فصلنامه جغرافیا (برنامه ریزی منطقه ای)
2228-6462
2783-2112
7
28
2017
11
22
ارزیابی و اولویتبندی مداخله در محلات بافت مرکزی شهر تبریز
115
131
FA
مصطفی
بصیری
دانشجوی دکتری جغرافیا و برنامهریزی شهری، واحد مرند، دانشگاه آزاد اسلامی، مرند، ایران.
msmoosavi@iaut.ac.ir
میر سعید
موسوی
استادیار گروه معماری و شهرسازی، واحد تبریز، دانشگاه آزاد اسلامی، تبریز، ایران
fereshte.babaoghli@gmail.com
کریم
حسینزاده دلیر
استاد گروه جغرافیا و برنامه ریزی شهری، واحد مرند، دانشگاه آزاد اسلامی، مرند، ایران
بافتهای فرسوده بخش قابل توجهی از پهنه بسیاری از شهرهای کشورمان را تشکیل میدهند که به دلیل معضلات خاص خود از گستره حیات شهری خارج شده و به بخشهای مسئلهدار شهرها تبدیل شدهاند. این بافتها علاوه بر مسائل و مشکلات کالبدی، ابعاد و کیفیات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و فضاهای شهری را نیز دچار تنزل کرده، حضور انسان در فضاهای شهری را با معضل روبرو و یا مختل میسازند. شناسایی این مناطق شهری و اولویتبندی پهنههای مداخله به منظور اعمال راهکارهای منطقی و متناسب که به ارتقای کیفیت فضاهای شهری در این بافتها میپردازد ضروری میباشد. مقاله حاضر با هدف ارزیابی و اولویتبندی پهنه مداخله در بافت مرکزی شهر تبریز (منطقه 8) با روش توصیفی – تحلیلی و پیمایشی صورت گرفته است که بدین منظور به تعداد 378 پرسشنامه در بین سرپرستان خانوار سطح محلات منطقه 8 توزیع گردید و با بهره گیری از تحلیل واریانس یک راهه و تفاوت میانگین وضعیت محلات مذکور به لحاظ شاخص اقتصادی، اجتماعی و کالبدی ارزیابی گردیده است و از تکنیک کپ لند جهت اولویتبندی نهایی محلات بافت مرکزی به لحاظ سه شاخص مورد بررسی بهره گرفته شده است. نتایج تحقیق حاضر گویای این است که بافت مرکزی شهر تبریز در ابعاد مختلف کالبدی، اجتماعی و اقتصادی متفاوت میباشد. و بر اساس تکنیک کپلند گویای محله مقصودیه در مرتبه اول جهت مداخله در بافت فرسوده به لحاظ معیارهای اقتصادی، اجتماعی و کالبدی میباشد. و محله تبلی باغ در مرتبه دوم و محله قره باغ در مرتبه سوم قرار دارند.
بافت فرسوده,اولویتبندی,پهنههای مداخله,بافت مرکزی,تبریز
http://www.jgeoqeshm.ir/article_54104.html
http://www.jgeoqeshm.ir/article_54104_e6f16b21aa1489551f68954916d0159b.pdf
موسسه آموزش عالی قشم
فصلنامه جغرافیا (برنامه ریزی منطقه ای)
2228-6462
2783-2112
7
28
2017
11
22
تحلیل تطبیقی مدیریت شهری در کلانشهرهای تهران و لندن و توانمندسازی مدیران در راستای مدیریت یکپارچه شهری
133
151
FA
زهرا
حاجی لو
گروه جغرافیا و برنامهریزی شهری، واحد سمنان، دانشگاه آزاد اسلامی، سمنان، ایران
zahra.hajilou@gmail.com
سیدجمال الدین
دریاباری
گروه جغرافیا و برنامهریزی شهری، واحد سمنان، دانشگاه آزاد اسلامی، سمنان، ایران
عباس
ارغان
گروه جغرافیا و برنامهریزی شهری، واحد سمنان، دانشگاه آزاد اسلامی، سمنان، ایران
abbas.arghan@yahoo.com
رحمت الله
فرهودی
استادیار بازنشسته، دانشکده جغرافیا، دانشگاه تهران، تهران، ایران
rfarhudi@hotmail.com
شهر امروز به عنوان یکی از عظیمترین دستاوردهای فرهنگ و تمدن و یکی از فراگیرترین پدیدههای اجتماعی عصر حاضر مطرح است. بر حسب این گستردگی، هر کس به فراخور ظن و فن خود بدان مینگرد، علیرغم گذشت بیش از دودهه از تصویب مصوبهی مجموعههای شهری وتهیهی طرحها و پژوهشهای متعدد دانشگاهی، نهادهای مسئول برنامهریزی کلان کشور از دستیابی به یگانگی برنامهریزی و مدیریتی مطلوب برای مجموعههای شهری ناکام ماندهاند. مهمترین علل این ناکامی رامیتوان عدم توجه پژوهشها به واقعیتهای فضایی، سازمانی وساختار تصمیم گیری در ایران، فقدان بررسیهای موشکافانهی ساز وکارهای اجرایی وکم توجهی به لزوماً انطباق رویکردهای برنامهریزی با ساختار اداری- برنامهریزی کشور دانست. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تطبیقی نقش سازمانهای اداری درتوانمندسازی نظام مدیریت یکپارچه شهری تهران ولندن در راستای شناخت نواقص مدیریت شهری تهران است. تحقیق حاضراز پژوهشهای تطبیقی باتحلیل کیفی است. روش تحقیق در این مقاله به دوصورت توصیفی– تحلیلی صورت گرفته است و اطلاعات به صورت کتابخانهای–اسنادی آماری گرداوری شده است واز نظر روششناسی، فراتحلیل (تحلیل ثانوی) محسوب میشود. با توجه به اینکه هدف نهایی این پژوهش، مقایسه تطبیقی نقش سازمانهای اداری در توانمندسازی نظام مدیریت یکپارچه شهری تهران با لندن، تشخیص کمبودها ونقاط مبهم درمدیریت مجموعههای شهری میباشد، ازاین رو میتوان پژوهش حاضررا از دسته پژوهشهای کاربردی برشمرد. نتایج نشان میدهد از بزرگترین مشکلات موجود در شهرداری تهران، ناهماهنگی ادارات داخل شهرداری است. بسیاری از پروژههای خدمات شهری از جمله: لولهکشی برای فضای سبز شهر، ساختن زیر مخزنی، عریض نمودن نهر، مسدود کردن نهر، .... بدون هماهنگی با اداره فنی و ترافیک بوده و این امر هزینههای هنگفتی را بر دوش شهرداری مینهد. علاوه بر آن وقت و نیروی انسانی دوباره و یا هر از گاهی سه باره مصرف میگردد. در کل میتوان گفت، دستیابی به مدیریت واحد شهری نیازمند واگذاری اختیارات لازم به مدیریت شهری است.
مدیریت یکپارچه شهری,سازمانهای اداری,توانمندسازی,لندن,تهران
http://www.jgeoqeshm.ir/article_54109.html
http://www.jgeoqeshm.ir/article_54109_65e22e20bafacffe91c72989ee0364e4.pdf
موسسه آموزش عالی قشم
فصلنامه جغرافیا (برنامه ریزی منطقه ای)
2228-6462
2783-2112
7
28
2017
11
22
ارزیابی توان توسعه زمین گردشگری غار کرفتو استان کردستان با استفاده از مدل استراتژیک SWOT و مدل تحلیلی FASSOULAS
153
168
FA
محمدحسین
جهانگیر
استادیار دانشکده علوم و فنون نوین، دانشگاه تهران، تهران، ایران
mh.jahangir@ut.ac.ir
علی
محمدی
دانشجوی کارشناسی ارشد اکوهیدرولوژی، دانشکده علوم و فنون نوین، دانشگاه تهران، تهران، ایران
ali.mohammadi@ut.ac.ir
امروزه زمین گردشگری به عنوان یکی از پیشروترین فعالیتهای در حال رشد در جهان محسوب میشود که در میان اشکال مختلف گردشگری، یکی از علمیترین و جذابترین آنها شناخته شده است. با توجه به اهمیت موضوع، در این پژوهش با استفاده از دو مدل SWOT و FASSOULAS بررسی وضعیت ژئوتوریسمی غار کرفتو استان کردستان انجام شد. از این رو مقاله حاضر از منظر هدف، کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی- تحلیلی است. بدین منظور در گام نخست، نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدیدهای ژئوسایت کرفتو براساس نظر کارشناسی شناخته شدند و با استفاده از ماتریس SWOT، خط- مشی و سیاستهای کاربردی مشخص شد، در مرحله دوم با استفاده از روش ارزیابی FASSOULAS شش ارزش مطرح در این روش برای محیط غار بررسی گردید. نتایج پژوهش نشان میدهد که با توجه به امتیازات کسب شده توسط ماتریس عوامل داخلی (54/3) و ماتریس عوامل خارجی (69/3)، استراتژی مناسب برای غار کرفتو استراتژی، تهاجمی/ رقابتی میباشد و لازم است در زمینههایی مثل توسعه امکانات ورزشی منطقه و ترغیب به سرمایهگذاری بخش خصوصی در این ژئوسایت اقدام شود. در بین ارزشهای مورد بررسی در روش FASSOULAS، ارزش علمی غار امتیاز ویژهای را کسب نمود و این موضع نشاندهنده اهمیت بالای این ارزش برای توسعه و جذب گردشگر در این منطقه است که با تلفیق آن با راهبردهای بدست آمده از ماتریس SWOT، میتوان این منطقه را به یکی از قطبهای ژئوتوریسم کشور تبدیل نمود.
زمین گردشگری,غار کرفتو,استان کردستان,فاسیلاس,مدل SWOT
http://www.jgeoqeshm.ir/article_54114.html
http://www.jgeoqeshm.ir/article_54114_6921d77013684ba687d995d13e4d0e70.pdf
موسسه آموزش عالی قشم
فصلنامه جغرافیا (برنامه ریزی منطقه ای)
2228-6462
2783-2112
7
28
2017
11
22
واکاوی شاخصهای امنیت سیاسی در راستای توسعه صنعت گردشگری در استان مازندران
169
185
FA
عیسی
خواجوند احمدی
دانشجوی دکتری رشته جامعه شناسی سیاسی، واحد علوم و تحقیقات تهران، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
مهرداد
نوابخش
استاد گروه جامعه شناسی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
meherdad_navabakhsh@yahoo.com
سروش
فتحی
دانشیار گروه جامعه شناسی، دانشکده علوم انسانی، واحد تهران غرب، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
امروزه توسعه صنعت گردشگری به عنوان الگوی درآمدی پایدار در کشورهای جهان دارای اهمیت بسزایی میباشد. در این میان این سعنت با توجه به حساسیتهایی که دارد بسیار شکننده بوده و لازم است تا تدابیر مناسبی برای پایداری آن در نظز گرفته شود. توجه به امنیت سیاسی و شاخصهای سازنده آن یکی ازمهمترین فاکتورهایی است که میتواند رونق یا رکود این فعالیت را رقم زند. از این رو این پژوهش با هدفواکاوی شاخصهای امنیت سیاسی در راستای توسعه صنعت گردشگری در استان مازندرانصورت پذیرفته است. تحقیق حاضر از نظر اهداف درونی در زمره پژوهشهای توصیفی- تحلیلی و از نظر اهداف بیرونی در زمره پژوهشهای کاربردی قرار میگیرد. در جهت جمعآوری دادههای مورد نیاز از روشهای پیمایشی (مصاحبه و پرسشنامه)، برداشت و مشاهدات میدانی و مطالعات اسنادی استفاده شده است. در بخش تجزیه و تحلیل دادهها تلاش بر آن بوده است تا در بررسی هر یک از شاخصها و زیرشاخصها، با تلفیق انواع دادههای بدست آمده نتایجی هرچه جامعتر و کاملتر حاصل شود. در این راستا از نرم افزار SPSS و آزمونهایی همچون همبستگی اسپیرمن و تحلیل مسیر (آزمونهای KMO و آزمون بارتلت) استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل دادهها حاکی از آن است؛ از آن جایی که مقدار شاخص KMO برابر 0.813 است (نزدیک به 1) تعداد نمونه برای تحلیل عاملی کافی است. همچنین مقدار sig آزمون بارتلت، کوچکتر از 5 درصد است که نشان میدهد که تحلیل عاملی برای شناسایی ساختار، مدل عاملی، مناسب است. با توجه به انجام تحلیل عاملی روی 7 متغیر اصلی اثر امنیت سیاسی بر توسعه گردشگری استان مازندران شامل: امنیت (v1)، اسکان (v2)، رسانه و ارتباطات (v3)، نیروی انسانی (v4)، روابط خارجی (v5)، عملکرد نهادهای حکومتی و نظارتی (v6)، نهادمندی سیاسی (v7) دو عامل به عنوان عامل اصلی شناسایی گشت که این دو عامل به صورتعامل انسانی و اجتماعی و عامل ساختاری و نهادینامگذاری گشت. تحلیل عاملی نشان میدهد که متغیرهای امنیت، رسانه و ارتباطات، اسکان، نیروی انسانی تحت عامل اول که با نام عامل انسانی و اجتماعی نامگذاری شده است قرار میگیرد. متغیرهای روابط خارجی، عملکرد نهادهای حکومتی و نظارتی و نهادمندی سیاسی تحت عامل دوم، که با نام عامل ساختاری و نهادی نام گذاری شده قرار میگیرد.
توسعه,صنعت گردشگری,امنیت سیاسی,نهادمندی سیاسی,روابط خارجی
http://www.jgeoqeshm.ir/article_54115.html
http://www.jgeoqeshm.ir/article_54115_56ff25b1bd10b7c6f54a7447d2c02695.pdf
موسسه آموزش عالی قشم
فصلنامه جغرافیا (برنامه ریزی منطقه ای)
2228-6462
2783-2112
7
28
2017
11
22
چالشهای طرحهای توسعه روستایی از دیدگاه توسعه پایدار (با استفاده از مدل swot)
187
202
FA
نصراله
فلاح تبار
دانشیار جغرافیا و برنامهریزی روستایی، واحد یادگار امام خمینی (ره)، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
na.fallahtabar@gmail.com
هدف اساسی توسعه، رشد و تعالی همه جانبه ی جوامع انسانی است. هدف این تحقیق نیز شناخت واقعی عدم وصول به توسعهی پایدار روستایی در چالش با چرخهی طرحها و برنامهی ریزیهای انجام شدهی روستایی است. روش این تحقیق توصیفی- تحلیلی و با هدف کاربردی است و از روش تاریخی و کتابخانهای نیز استفاده و از مدل swot هم بهره گرفته شده است. همچنین، این فرضیه مطرح میباشد که توسعهی پایدار روستایی، با انسجام، یکپارچگی، رفع مشکلات و تنگناها و رفع چالش چرخهی طرحها و برنامه ریزیهای روستایی حاصل میگردد. از طرفی، یافتههای تحقیق نشان میدهد که در چارچوب سلسله مراتبی، فضاهای روستایی میباید، ضمن پایداری در اجزای تشکیلدهندهی آن، یعنی محیط اکولوژیک، محیط انسانی و محیط فعالیتی، سهم و نقش خود را در نظام سکونتی تا سطح ملی به منصهی ظهور برساند. چنین نتیجه گیری میشود که توسعهی پایدار و یکپارچهی ملی، ارتباط تنگاتنگ با توسعهی پایدار در سطح منطقهای، شهری و روستایی دارد و نمیتوان به هیچ وجه توسعهی پایدار روستایی را از آن جدا یا از نظر دور ساخت. لیکن توسعهی پایدار روستایی در تمام برنامه ریزیهای گذشته، نتوانسته موفقیت لازم را در پی داشته باشد.
روستا,توسعه,توسعهی پایدار روستایی,چالشها,طرحها,برنامه ریزیها
http://www.jgeoqeshm.ir/article_54754.html
http://www.jgeoqeshm.ir/article_54754_48e2cadb6f73db18496efe91e6bd8510.pdf
موسسه آموزش عالی قشم
فصلنامه جغرافیا (برنامه ریزی منطقه ای)
2228-6462
2783-2112
7
28
2017
11
22
تبیین ژئوپلیتیک سازه های رقابت در جنوب شرق ایران
203
216
FA
مراد
کاویانی راد
دانشیار جغرافیای سیاسی، دانشکده علوم جغرافیایی، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران
kaviani75@yahoo.com
افشین
متقی
دانشیار جغرافیای سیاسی، دانشکده علوم جغرافیایی، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران
a.mottaghi@khu.ac.ir
محمدرضا
عارف
دانشجوی دکتری جغرافیای سیاسی، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران
mr.aref1414@gmail.com
بندر اقیانوسی چابهار به لحاظ ژئوپلیتیکی عرصه رقابتهایی است که میتوان آنرا در دو مقیاس بررسی کرد. در مقیاس اول، پاکستان با توجه به تداخل حوزه سرزمینی جنوب شرق ایران، به دنبال بهرهبرداری حداکثری از توانشها و امکانات دو ایالت سند و بلوچستان است. در مقیاس دوم، پاکستان بنابر رقابتها و تنشهای خود با هندوستان، بندرهای اقیانوسی هند از خط مرزی جنوب شرق تا جنوب که شامل ایالتهای گجرات تا کرالا است، را به عنوان رقیب ژئواکونومیک خود مینگرد. به همین دلیل، پاکستان با افزایش مناسبات خود با چین، درصدد است تا علاوه بر استفاده از روابط نه چندان مطلوب پکن- دهلی نو، از کریدور جنوبی خود برای اهداف اقتصادی بیشتر استفاده کند. در مقابل، هندوستان نیز با افزایش سطح روابط خود با ایالات متحده، توانسته است از ظرفیت بندرهای اقیانوسی خود استفاده کند. نوشتار حاضر بر این فرضیه استوار است که ایران برای استفاده از توانشهای اقتصادی جنوب شرق خود و بهویژه بندر چابهار، چه رویکردی را باید اتخاذ کند؟ بنابر یافتههای این پژوهش، بهنظر میرسد که تشکیل ائتلاف منطقهای با محوریت ایران، عمان، هندوستان و روسیه (IOIR) و سپس در مقیاسی بزرگتر، ائتلاف منطقهای ایران، روسیه، هندوستان، پاکستان، عمان و چین (IRIPOC) میتواند ائتلاف ژئواکونومیک مناسبی برای استفاده بهینه ایران از توانشهای راهبردی- اقتصادی جنوب شرق کشور باشد.
جنوب شرق ایران,رقابت,ائتلاف,ژئواکونومی
http://www.jgeoqeshm.ir/article_54756.html
http://www.jgeoqeshm.ir/article_54756_1366c22827db1dfef09ab653e25dde04.pdf
موسسه آموزش عالی قشم
فصلنامه جغرافیا (برنامه ریزی منطقه ای)
2228-6462
2783-2112
7
28
2017
11
22
نقش و تأثیر مناطق آزاد در اقتصاد ایران با تأکید بر منطقه آزاد چابهار به منظور ارائه مدلی فرا منطقهای برای اقتصاد و سیاست خارجی ایران
217
240
FA
علی
ابراهیمی
دانشجوی کارشناسی ارشد جغرافیای سیاسی، واحد گرمسار، دانشگاه آزاد اسلامی، گرمسار، ایران.
ebrahimiali170@yahoo.com
حیدر
لطفی
دانشیار جغرافیای سیاسی، واحد گرمسار، دانشگاه آزاد اسلامی، گرمسار، ایران
heydare.lotfi@gmail.com
مناطق آزاد فارغ از پیچیدگیهای دست و پاگیر بوروکراتیک و نیز تعرفهها و قوانین و مقررات سختگیرانه تجاری و سیاسی نقش مهمی در نقل و انتقال کالا و تکنولوژی در دنیای اقتصاد بازی میکنند. سؤال اصلی مقاله این است که به طور کلی مناطق آزاد و به ویژه منطقه آزاد چابهار در اقتصاد ایران چه اهمیتی دارند و اینکه چگونه میتوان با استفاده از این مناطق به مدلی فرا منطقهای برای اقتصاد ایران نائل آمد؟ مناطق آزاد در ایران و به طور خاص منطقه آزاد چابهار با مدیریت هوشمند و آگاهانه و قانونگذاری کارآمد و پیشرفت گرا خواهند توانست هم زمینه مشارکت ایران را در اقتصاد جهانی از طریق صادرات تولیدات داخل را فراهم آورند و هم اینکه با تأمین نیازهای وارداتی کشور به ویژه در حوزه تکنولوژی ایران را به قدرتی اقتصادی در سطح اقتصاد جهانی تبدیل نمایند. منطقه آزاد چابهار با پوشش دادن دو کشور افغانستان و پاکستان و نیز منطقه قفقاز و آسیای میانه میتواند سکوی رشد اقتصادی منطقه شرق کشور باشد و توجه بازیگران اقتصادی منطقهای و بین المللی را به معطوف به ایران نماید. با توجه به این مقدمه در این مقاله تلاش خواهد شد با استفاده از منابع کتابخانهای و نیز مقالات علمی و پژوهشی به تحلیل و تبیین موضوع نقش و تأثیر مناطق آزاد در اقتصاد ایران با تأکید بر منطقه آزاد چابهار با تلاش برای ارائه مدلی فرا منطقهای برای اقتصاد ایران پرداخته شود.<br /> <strong><em> </em></strong>
مناطق آزاد,ایران,منطقه آزاد چابهار,اقتصاد ایران
http://www.jgeoqeshm.ir/article_54758.html
http://www.jgeoqeshm.ir/article_54758_314e654ccd18176df55a21759f5a438d.pdf
موسسه آموزش عالی قشم
فصلنامه جغرافیا (برنامه ریزی منطقه ای)
2228-6462
2783-2112
7
28
2017
11
22
تأثیر برنامهریزی در توسعه صنعت هتلداری بر توسعه گردشگری و اقتصاد ایران: ارائه مدلی راهبردی برای ایران
241
267
FA
سیما
همتی
دکتری جغرافیا و برنامهریزی توریسم از دانشگاه پدین استود تاجیکستان و مدرس دانشگاه
hemmati.sima@gmail.com
هتلداری هم یکی از مهمترین متغیرهای سیستم گردشگری به حساب میآید و نیز یکی از بخشهای اقتصاد است که نقش مهمی در رونق و توسعه اقتصادی و اشتغالزایی ایفا میکند. هدف این مقاله تحلیل و بررسی نقش برنامهریزی در توسعه صنعت هتلداری بر توسعه گردشگری و نیز اقتصاد ایران است. سؤال اصلی مقاله این است که توسعه صنعت هتلداری چه تأثیری بر توسعه گردشگری و نیز رونق اقتصاد ایران بازی میکند؟ علاوه بر این سؤال اصلی سؤالات فرعی دیگری نیز در این مقاله مطرح میشود از جمله اینکه صنعت هتلداری دارای چه تاریخچه و اهمیتی است؟ گردشگری دارای چه مؤلفهها و ویژگیهایی است؟ نتایج این مقاله نشان میدهد که صنعت هتلداری و برنامهریزی برای توسعه این صنعت یکی از مهمترین متغیرهای تمایز آفرین میان گردشگری سنتی و مدرن است و در عین حال که باعث امنیت، رفاه و جذب گردشگر میشود از طرف دیگر نیز سهم قابل توجهی در افزایش تولید ناخالص داخلی کشورها ایفا میکند. با توجه به این مقدمه در این مقاله تلاش خواهد شد با استفاده از مقالات علمی پژوهشی و نیز سایر منابع کتابخانهای و نیز مقایسه آمار و اطلاعات گردشگری کشورهای مختلف تأثیر برنامهریزی در توسعه صنعت هتلداری بر توسعه گردشگری و اقتصاد ایران تحلیل و تبیین شود.<br /> <br /> <strong><em> </em></strong>
صنعت هتلداری,گردشگری,اقتصاد ایران,توسعه
http://www.jgeoqeshm.ir/article_54760.html
http://www.jgeoqeshm.ir/article_54760_68faf712b5abb5e209376d30995938d7.pdf
موسسه آموزش عالی قشم
فصلنامه جغرافیا (برنامه ریزی منطقه ای)
2228-6462
2783-2112
7
28
2017
11
22
بررسی و ارزیابی تطبیقی سرزندگی شهری در محله های اختصاصی و محلات سنتی با رویکرد توسعه پایدار در جغرافیا: مطالعه موردی کلان شهر تبریز
269
284
FA
گلناز
میکائیلی هاچه سو
دانش آموخته ارشد برنامه ریزی شهری، واحد مرند، دانشگاه آزاد اسلامی، مرند، ایران
علی
آذر
0000-0002-1085-833X
گروه شهرسازی و معماری، واحد مراغه، دانشگاه آزاد اسلامی، مراغه، ایران
a_azar@iau-maragheh.ac.ir
پایداری و سرزندگی شهری از جمله موضوعاتی است که در طی چند دهه اخیر، مفاهیم کیفی برنامهریزی شهری را تحت تأثیر قرار داده است. محیطهایی که از نظر مولفههای کالبدی - فیزیکی، اکولوژیکی، اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی در سطح مطلوبی قرار دارند، به همان اندازه از نظر سرزندگی شهری و پیامدهای مثبت آن یعنی از کیفیت زندگی مناسبی برخوردار هستند. با توجه به متنوع بودن بافتهای شهری و انواع متفاوت مسکن و گسترش نوع خاصی از مجتمعهای زیستی تحت عنوان محلههای اختصاصی، تعیین میزان سرزندگی شهری به صورت مطالعه تطبیقی بین محلات سنتی و مجتمعهای مسکونی برای تقویت ابعاد مثبت و کاهش موانع سرزندگی ضروری است. مقاله حاضر با نشان دادن اهمیت سرزندگی شهری به عنوان عامل مؤثر در بهبود کیفیت فضاهای شهری به ارزیابی تطبیقی سر زندگی شهری در مجتمعهای مسکونی اختصاصی و محلات سنتی میپردازد. برای این منظور محله سنتی چرنداب و مجتمع مسکونی آسمان تبریز (به عنوان محله اختصاصی شده) جهت سنجش میزان سرزندگی شهری انتخاب گردیدند. روش تحقیق حاضر توصیفی - تحلیلی است و از ابزار مطالعات اسنادی و پرسشنامه برای جمعآوری اطلاعات استفاده شده است. تجزیه و تحلیل دادهها در نرم افزار SPSS انجام یافته است. نتایج تحقیق نشان میدهد که تفاوت معنا داری از نظر پایداری و سرزندگی شهری بین محلات سنتی و محلههای اختصاصی وجود دارد. همچنین بین مولفههای اجتماعی وکالبدی و میزان پایداری و احساس سرزندگی ساکنین ارتباط مثبت و معنی داری وجود دارد. بطوریکه همبستگی بین متغیرهای بررسی برابر با 0.488 میباشد. ضریب تعیین 0.23 نشان میدهد که 23 درصد تغییرات سرزندگی شهری مربوط به مؤلفههای اجتماعی و کالبدی است.<br /> <strong><em> </em></strong><br /> <strong><em> </em></strong>
سرزندگی شهری,پایداری,محلات اختصاصی,محلات سنتی,چرنداب
http://www.jgeoqeshm.ir/article_54762.html
http://www.jgeoqeshm.ir/article_54762_eb982df8a56711d60fb9d9ff9c94138d.pdf
موسسه آموزش عالی قشم
فصلنامه جغرافیا (برنامه ریزی منطقه ای)
2228-6462
2783-2112
7
28
2017
11
22
بررسی رابطه صنعت توریسم با رشد اقتصادی با عنایت به سند چشم انداز
285
295
FA
احمدعلی
اسدپور
0000000296222155
استادیار گروه علوم اقتصادی، واحد بندرعباس، دانشگاه آزاد اسلامی، بندرعباس، ایران
asadpour.a@gmail.com
فعالیتهای گردشگری و جذب توریست به عنوان یکی از پربازدهترین فعالیتهای اقتصادی مطرح است که میتواند به دلیل اهمیت آن بطور مستمر مورد مطالعه و پژوهش قرار گیرد. پژوهش حاضر نیز به دلیل اهمیت این صنعت با هدف بررسی رابطهی صنعت توریسم با رشد اقتصادی با عنایت به سند چشم انداز توسعه اقتصادی کشور اجرا شده است. بدین منظور و در ابتدا تأثیر توسعه گردشگری بر رشد اقتصادی بر اساس مبانی نظری پژوهشهای مختلف تشریح و سپس رابطهای بین این متغیرها با استفاده از دادههای سالانه و در دوره زمانی 2015-1995 و با بکارگیری روش ARDL مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان میدهد که بین توسعه بخش گردشگری (صنعت توریسم) و رشد اقتصادی رابطهی معنی داری وجود دارد. همچنین جذب گردشگر بر اساس سند چشم انداز 1404 میتواند نقش قابل توجهی را در افزایش درآمد ملی، ایجاد اشتغال و رشد اقتصادی ایفا نماید.<br /> <br /> <strong><em> </em></strong>
صنعت گردشگری,رشد اقتصادی,درآمد ملی
http://www.jgeoqeshm.ir/article_54763.html
http://www.jgeoqeshm.ir/article_54763_856e8ce3bcd2e6c4adcd4f4f384c36fd.pdf
موسسه آموزش عالی قشم
فصلنامه جغرافیا (برنامه ریزی منطقه ای)
2228-6462
2783-2112
7
28
2017
11
22
رویکرد استراتژی توسعه شهری (CDS) در احیای بافت فرسوده نمونه موردی: بخش مرکزی شهر اهواز
297
310
FA
زهرا
سیاحی
دانشجوی دکتری جغرافیا و برنامه ریزی شهری، دانشگاه فردوسی مشهد واحد بین الملل، مشهد، ایران
zahrasayahi23@yahoo.com
محمد رحیم
رهنما
استاد جغرافیا و برنامه ریزی شهری، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران
rahnama@um.ac.ir
محمد اجزاء
شکوهی
دانشیار جغرافیا و برنامه ریزی شهری، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران
shokouhim@ferdowsi.um.ac.ir
بافت کهنه، فرسوده و نابسامان شهری که بیشتر در هسته مرکزی یا لایههای میانی شهرها واقعند، نیازمند دخالت و ساماندهی هستند که در این راستا ساماندهی و احیاء بافت فرسوده شهری با رویکرد استراتژی توسعه شهری (CDS) یکی از ضروریات مهم در امر برنامه ریزی محسوب میشود. هدف پژوهش ارائه استراتژی توسعه شهری (CDS) در راستای احیاء بافت فرسوده بخش مرکزی شهر اهواز است. وسعت محدوده مورد مطالعه 302 هکتار و شامل 9 محله میباشد. در این پژوهش،40 شاخص در جهت توسعه شهری (CDS) مشخص شدهاند. روش تحقیق در قالب پرسشنامههای بسته با مقیاس اسمی و چند گزینهای رتبهای صورت گرفته، در ضمن پرسشنامه برای دو گروه شهروندان و متخصصان شهری در 5 طیف لیکریت طراحی و با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه تعیین گردید. اطلاعات شاخصها از طریق تکمیل 375 پرسشنامه از خانوارهای ساکن واحدهای مسکونی و 105 پرسشنامه از متخصصان شهری بر اساس روش نمونه گیری تصادفی بوده، سپس با استفاده از نرم افزارهای SPSS و AMOSE تجزیه و تحلیل اطلاعات انجام شده است که نتایج پژوهش نشان میدهد که میانگین شاخص قابل زندگی بودن 2.79 و میانگین شاخص حکمروایی خوب شهری 2.77، میانگین شاخص بانکداری 2.74 و در نهایت میانگین شاخص رقابتی بودن نیز 2.80 است. در نتیجه شاخصهای استراتژی توسعه شهری در بخش مرکزی شهر اهواز از جایگاه مناسبی برخوردار نمیباشد.<br /> <strong> </strong><br /> <strong><em> </em></strong>
بافت فرسوده,شهر اهواز,AMOSE,CDS
http://www.jgeoqeshm.ir/article_57052.html
http://www.jgeoqeshm.ir/article_57052_be6518ca9689b75517658573afa73fa4.pdf
موسسه آموزش عالی قشم
فصلنامه جغرافیا (برنامه ریزی منطقه ای)
2228-6462
2783-2112
7
28
2017
11
22
کاربرد مدل تاکسونومی عددی در تحلیل سطوح توسعه یافتگی نواحی شهری (مطالعه موردی: شهر سنندج)
311
324
FA
هما
حبیبیان
دانشجوی دکتری شهرسازی، گروه شهرسازی، واحد کرمانشاه، دانشگاه آزاد اسلامی، کرمانشاه، ایران
homahabibian@gmail.com
بیژن
کلهرنیا
استادیار گروه شهرسازی، واحد کرمانشاه، دانشگاه آزاد اسلامی، کرمانشاه، ایران
bizhankalhornia@yahoo.com
نوذر
قنبری
استادیارگروه جغرافیا و برنامه ریزی شهری، واحد کرمانشاه، دانشگاه آزاد اسلامی، کرمانشاه، ایران
nowzarghanbari@yahoo.com
<strong>چکیده</strong><br /> توسعه، فرایندی پیچیده و چند بعدی جهت بهبودکیفیت زندگی افراد جامعه است که مستلزم تغییر در ساختار اجتماعی-فرهنگی و نیز تسریع رشد اقتصادی، کاهش نابرابری و ریشه کن کردن فقر و برقراری عدالت اجتماعی و پایداری محیط است. در دنیای کنونی به دلایل نظری و تجربی، نمیتوان تنها شاخصهای اقتصادی را معرف شرایط توسعه دانست لذا برای شناسایی و تعریف وضع توسعه هر کشور یا منطقه باید به شاخصهای دیگری چون شاخصهای انسانی، بهداشتی، آموزشی، جمعیتی و فرهنگی - اجتماعی روی آورده تا در کنار شاخصهای اقتصادی بتوانند معرف صحیحی برای سنجش درجه توسعه باشند. به کارگیری معیارها و روشهای کمی جهت سطح بندی سکونتگاهها در سیستم فضایی نواحی از طرفی منجر به شناخت میزان نابرابری نقاط سکونتگاهی و از طرفی دیگر معیاری جهت تلاش در راستای کاهش و رفع نابرابریهای موجود میان آنها محسوب میگردد. بدین منظورتحقیق حاضر قصد دارد تا با بررسی و تحلیل مجموعهای از شاخصهای توسعه در قالب معیارهای اقتصادی، اجتماعی و کالبدی درمناطق شهری سنندج اقدام به سطح بندی درجه توسعه یافتگی مناطق شهری سنندج نمایید تا بدین شیوه مشکلات و کمبودهای هر منطقه را شناسایی و با اولویت دهی به مناطق در خصوص تخصیص و توزیع منابع و امکانات شهری براساس شاخصهای مورد بررسی گامی در جهت ایجاد توسعه متعادل مناطق بردارد. در این راستا شاخصهای مورد مطالعه پس از بررسی وضع موجود، با استفاده از مدل تاکسونومی عددی و نرمافزار ArcGis به منظور تعیین سطح توسعه یافتگی نواحی شهر سنندج مورد تحلیل قرار گرفتهاند. نتایج تحلیل بیانگر آنست که در مجموع با وجود سطح نسبتاً پایین توسعه برای نواحی شهر سنندج، از بین نواحی در مقایسه با هم 9.5 درصد نواحی شهر سنندج (نواحی:14 و 18) در سطح اول توسعه (برخوردار)،23.8 درصد نواحی شهر (نواحی:19،15،11،16 و 14 ب) در سطح دوم توسعه (نسبتاًبرخوردار)،23.8 درصد نواحی شهر (نواحی:12،7،17،13 و 1) در سطح سوم توسعه (متوسط)،14.3 درصد نواحی شهر (نواحی: 10،9 و 8) در سطح چهارم توسعه (محروم) و 28.6 درصد نواحی شهر (نواحی:5،4،3،2،4 ب و 6) در سطح پنجم توسعه (کاملاً محروم) واقع شدهاند.<br /> <strong><em> </em></strong>
توسعه,شاخصهای توسعه,تاکسونومی عددی,سنندج
http://www.jgeoqeshm.ir/article_57053.html
http://www.jgeoqeshm.ir/article_57053_457a99c1b3c9b3a5a0a1439cce15f1a2.pdf
موسسه آموزش عالی قشم
فصلنامه جغرافیا (برنامه ریزی منطقه ای)
2228-6462
2783-2112
7
28
2017
11
22
بررسی نقش اخلاق گردشگری در ارتقاء امنیت گردشگران و توسعه مقاصد گردشگری و توریسم ایران
312
335
FA
حسین
رحمانی تیرکلایی
استادیار، هیئت علمی دانشگاه پیام نور
rahmanitirkalai1391@yahoo.com
امنیت گردشگران تنها مقوله ای سخت افزاری، عینی و سنتی نیست بلکه هنجارهای اجتماعی و فرهنگی و نرم افزاری نیز روز به روز در کنار بعد پیش گفته اهمیت پیدا کرده اند. در بحث امنیت گردشگری و توریسم و توسعه مقاصد گردشگری و توریسم اخلاق می تواند ایفاگر نقشی نجاری و نرم افزاری باشد. هدف این مقاله بررسی نقش اخلاق گردشگری و توریسم در ارتقاء امنیت گردشگران و توسعه مقاصد گردشگری و توریسم ایران است. سوال اصلی مقاله این است که اخلاق گردشگری و توریسم در ارتقاء امنیت گردشگران و توسعه مقاصد گردشگری و توریسم ایران چگونه می تواند ایفای نقش نماید؟ روش این مقاله کیفی است. شیوه گردآوری اطلاعات کتابخانهای است. روش تجریه و تحلیل اطلاعات توصیفی تحلیلی است. یافتههای مقاله نشان میدهد که سیستم گردشگری و توریسم برای آن که به صورت پایدار و ایمن ادامه پیدا کند نیازمند آموزش و ترویج چارچوب های اخلاقی است. در واقع سیستم گردشگری و توریسم بدون اخلاق منتهی به ناهنجاری در طبیعت، فرهنگ، اقتصاد و اجتماع می شود و نهایتا به ورشکستگی خواهد انجامید. در واقع اگر گردشگران اخلاق نداشته باشند نمی توانند با مقصد و میزبان ارتباط برقرار کنند و اگر جامعه میزبان رعایت اخلاق را در ارتباط با گردشگران ننماید نتیجه آن گریزان شدن گردشگران و کسادی بازار گردشگری و توریسم خواهد بود.
گردشگری و توریسم,اخلاق,امنیت,اخلاق گردشگری و توریسم,مقاصد گردشگری و توریسم,سیستم گردشگری و توریسم
http://www.jgeoqeshm.ir/article_119624.html
http://www.jgeoqeshm.ir/article_119624_4b05f25d99d8738d8f99297711225157.pdf