تبیین الگوی مدیریت فضای جغرافیای سیاسی و گفتمان سیاسی پس از انقلاب اسلامی در ایران

نوع مقاله : مقاله های علمی - پژوهشی بنیادی

نویسنده

استادیار گروه جغرافیای سیاسی، واحد ساوه، دانشگاه آزاد اسلامی، ساوه، ایران

چکیده

سازماندهی امور یک کشور از طریق نهادهایی است که در فضای جغرافیایی از قدرت و اختیار برخوردار هستند. قدرت و اختیار در فضاهای جغرافیایی یا از طریق سلطه جبری شکل می گیرد یا از طریق واگذاری قدرت و اختیار از سوی ملت به حکومت که در حال حاضر الگوی واگذاری قدرت از سوی ملت به حکومت ها پدیده رایج در ساختار سیاسی اغلب کشورهای جهان است. گفتمان انقلاب اسلامی، پیش از پیروزی انقلاب، در صورت‌بندی خود در مواجهه با دیگر گفتمان‌های سیاسی، به تعریف خود و مفصل‌بندی دال‌های خود پرداخت و توانست در فضای سیاسی ناشی از انقلاب، خود را متمایز کرده و به بیان گفتمانی «هژمون» کند. دال‌های اصلی گفتمان انقلاب اسلامی، حول دال مرکزی «اسلام سیاسی» مفصل‌بندی شدند. و همین مسئله، موجب شد که این گفتمان با اقتضائاتی روبه‌رو شود که برخی تحولات در آن روی دهد. از آنجایی که مبنای اساسی انقلاب اسلامی، اسلام سیاسی فقاهتی بود و ولی‌فقیه در رأس این نظام حضور داشت، هر گونه تحول در این گفتمان باید سویه‌ای فقهی نیز داشته باشد. در این مقاله کوشش شده است با رویکردی توصیفی - تحلیلی، اهم شاخصهای مؤثر در الگوی مدیریت سیاسی فضای جغرافیای سیاسی ایران مختص به جمهوری اسلامی تبیین شده و نظرگاه جدیدی در خصوص شناخت تکوین حکمرانی در کشور ارائه شود. یافته های تحقیق بیانگر آن است که در ساختار قدرت جمهوری اسلامی عواملی همچون تمرکزگرایی ، مصلحت و حکم حکومتی نیز موثر می باشند و این گفتمان ها در بسیاری جاها نقش بسیار پررنگی در مدیریت سیاسی ایران دارند.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Explaining the management pattern of geopolitical space and political discourse after the Islamic revolution in Iran

نویسنده [English]

  • Azam yousefi
Assistant Professor, Department of Political Geography, Saveh Branch, Islamic Azad University, Saveh, Iran
چکیده [English]

The organization of a country's affairs is through institutions that have power and authority in the geographical space. Power and authority in geographical spaces is formed either through coercive domination or through the transfer of power and authority from the nation to the government, which is currently a common phenomenon in the political structure of most countries in the world. The discourse of the Revolution, before the victory of the revolution, in its formulation in the face of other political discourses, defined itself and elaborated its signifiers and was able to distinguish itself in the political atmosphere caused by the revolution and "dominate" in a discourse expression. The main signifiers of the Revolution discourse were articulated around the central signifier of "political Islam". And this issue caused this discourse to face the conditions that some developments will take place in it Since the fundamental basis of the Islamic revolution was the political Islam of jurisprudence and the Supreme Leader was present at the head of this system, any change in this discourse must also have a jurisprudential aspect In this article with a descriptive-analytical approach, the main effective indicators in the political management model of the political geography of Iran specific to the Islamic Republic have been explained and a new point of view regarding the development of governance in the country has been presented. The findings of the research show that factors such as centralism, expediency, and government decree are also effective in the power structure of the Republic,

کلیدواژه‌ها [English]

  • Political management"؛ government ruling
  • political"؛ "؛ geography space"؛
  • "؛ Islamic political jurisprudence discourse
  • "
احمدی، حمید (1389)، قومیت و قوم گرایی در ایران، چاپ هشتم، تهران: نشرنی.
استمپل، جان (1377)، در درون انقلاب ایران، ترجمه منوچهر شجاعی، تهران: انتشارات مؤسسه فرهنگی رسا.
اصغری، محمد (1384)، فقه و عقلانیت، اندیشه نوین دینی، شمارۀ 2، پاییز.
بشیریه، حسین (1378)، موانع توسعه سیاسی در ایران، تهران: انتشارات گام نو
بازتاب اندیشه (1384)، عقلانیت عرفی و عقلانیت فقهی، شمارۀ 71.
بهروزلک، غلامرضا (1386)، جهانی‌شدن و اسلام سیاسی در ایران، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشۀ اسلامی.
بهنیافر، احمدرضا(1387)، مفهوم ولایت مطلقه فقیه در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، مطالعات انقلاب اسلامی، شمارۀ12، بهار
بیگدلی، عطاءالله و  علی‌اصغر فرجپور (1392)، ره‌یافتی نو به ضوابط تشخیص مصلحت، از ضابطه تا فرآیند، سیاست‌های راهبردی کلان، دوره 1، شماره 2، تابستان.
حسنی، ابوالحسن (1399)، سیاست توسعۀ عقل در فقه فضای مجازی، دفتر مطالعات اسلامی و ارتباطات حوزوی پژوهشگاه فضای مجازی.
حسینی‌زاده، محمدعلی (1383)، نظریۀ گفتمان و تحلیل سیاسی، علوم سیاسی، زمستان، شمارۀ28.
حق‌پناه، رضا (1378)، رابطۀ ولی فقیه با قانون، مجله پژوهش‌های اجتماعی اسلامی، شمارۀ18، مهر و آبان
حقیقت، صادق(1389)، فقه سیاسی شیعه و نقش دوگانۀ مصلحت، شیعه‌شناسی، شمارۀ 32 زمستان.
ساسانفز،امیر، همتی، علی، محمدی، حسین(1400)،  بررسی و تحلیل ژئوپلیتیکی تاثیرات بحران مهاجرت(داخلی و خارجی) بر توازن ژئواکونومیک مناطق جغرافیایی ایران، قصلنامه جغرافیا(برنامه ریزی منطقه ای)، دوره 11، شماره 42 ص309-342
سمیعی اصفهانی، علیرضا و امران کیانی (1394)، پیروزی و ناکامی گفتمان اسلام سیاسی؛ (تجربه‌ای متفاوت در ایران 1979 و مصر2012)، سیاست، دورۀ چهل و پنجم، شمارۀ 2، تابستان.
علی‌حسینی، علی و حمیدرضا کشاورز (1395)، کارکرد مفهوم مصلحت در جمهوری اسلامی ایران، پژوهشنامۀ انقلاب اسلامی(دانشگاه همدان)، سال ششم، شمارۀ 3، پاییز.
عمید زنجانی، عباسعلی (1387)، کلیات حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران، تهران، انتشارات مجد.
عوض جعفر، هشام احمد(1377)، مصلحت شرعی و حاکمیت سیاسی درآمدی بر جایگاه و نقش مفهوم مصلحت در حکومت اسلامی، ترجمه اصغر افتخاری، حکومت اسلامی، شمارۀ 9، پاییز.
فوزی، یحیی (1387)، بررسی تطبیقی خرده‌گفتمان‌های سیاسی اسلام‌گرا در ایران قبل از انقلاب اسلامی و تأثیر آن‌ها بر شکل‌گیری نظام سیاسی بعد از انقلاب، علوم اجتماعی، شمارۀ 43 و 44.
فیرحی، داود (1384)، شیعه و دموکراسی مشورتی در ایران، مجلۀ دانشکدۀ حقوق و علوم سیاسی، شمارۀ 67.
لاکلا، ارنستو و شانتال موفه (1392)، هژمونی و استراتژی سوسیالیستی: به سوی سیاست دموکراتیک رادیکال، ترجمه محمد رضایی، تهران، نشر ثالث.
مجتهدزاده، پیروز (1389)، دمکراسی و هویت ایرانی، تهران: انتشارات کویر.
منصورنژاد، محمد (1377)، قانون‌گذاری در حکومت اسلامی، حکومت اسلامی، شمارۀ 7، بهار.
مهرپور، حسین (1371)، مجمع تشخیص مصلحت نظام و جایگاه قانونی آن، تحقیقات حقوقی، شمارۀ 10، بهار و تابستان.
همدانی، مصطفی (1396)، کارکردهای عقل در استنباط از آیات و روایات عرفانی و اخلاقی، پژوهش‌نامۀ عرفان، شمارۀ شانزدهم.